نانجیب

معنی کلمه نانجیب در لغت نامه دهخدا

نانجیب. [ ن َ ] ( ص مرکب ) رذل. پست. بداصل. بدگوهر. بی گوهر. بدگهر. بدنژاد. که اصیل و نجیب و نژاده نیست. || بی عفت. بی عفاف. نابکار. بدکاره. فاحشه. ناپاک. مقابل نجیب : زن نانجیب گرفتنش آسان است و نگاه داشتنش مشکل.

معنی کلمه نانجیب در فرهنگ معین

(نَ ) [ فا - ع . ] (ص مر. ) ۱ - بدگوهر، بدنژاد. ۲ - رذل ، فرومایه . ۳ - بی عفت ، ناپاک .

معنی کلمه نانجیب در فرهنگ عمید

۱. بداصل، بدگوهر، بدنژاد.
۲. فرومایه، رذل.
۳. بی عفت.

معنی کلمه نانجیب در فرهنگ فارسی

۱ - کسی که نجیب واصیل نیست بدگوهر بدنژاد. ۲ - رذل فرومایه .۳ - بی عفت ناپاک : میگویند خیلی نانجیب وبددهان است.

جملاتی از کاربرد کلمه نانجیب

حامد اسماعیلیون پس از مرگ خانواده‌اش، خود را «نویسندهٔ نانجیب» معرفی کرد.
دهر چون نانجیب‌پرور شد گو بمیرند مردمان نجیب
یا در نسب او باشد مثل اینکه بگویی: پسر فلان، فاسق، یا ظالم، یا حمال زاده، یا نانجیب و نحو اینها است.