ناموجه

معنی کلمه ناموجه در لغت نامه دهخدا

ناموجه. [ م ُ وَج ْ ج َه ْ ] ( ص مرکب ) ناپسند. غیرمقبول. غیرصحیح. ( ناظم الاطباء ) : ابوالحسن عباد این معنی و حرکت بغایت ناموجه و غیرمحمود یافت. ( تاریخ قم ص 143 ).
- عذر ناموجه ؛ نامقبول. غیرقابل قبول. ناپذیرفتنی.
- غیبت ناموجه ؛ غیبت بدون عذر موجه.

معنی کلمه ناموجه در فرهنگ عمید

غیر مقبول، ناپسند، ناپذیرفتنی.

معنی کلمه ناموجه در فرهنگ فارسی

نامقبول ناپذیرفتنی : [ ابوالحسن عباداین معنی وحرکت بغایت ناموجه و غیر محمود یافت ] مقابل موجه . یا عذر ناموجه. بهانه نادرست عذرنابجا.یاغیبت ناموجه . غیبت بدون عذرموجه .

جملاتی از کاربرد کلمه ناموجه

ادعای تفتیش نژادی در توقف‌های ترافیکی و بررسی هویت افراد رنگین‌پوست یک موضوع تکراری بوده‌است. در سال ۲۰۱۶، دادگاه تجدید نظر علیه دولت فرانسه در مورد تفتیش نژادی، حکم داد که این عمل تبعیض آمیز است. بر این اساس، در اکتبر ۲۰۲۰، یک دادگاه مدنی پاریس به ۱۱ شاکی که از دولت فرانسه به دلیل خشونت پلیس، بررسی هویت ناموجه و دستگیری‌های نادرست رسیدگی و جریمه ۵۸۵۰۰ یورویی تعیین کرد.
واعظا، ما و ناله دف و نی تو و گفتار ناموجه خویش
به مه آن رخ چرا کنم تشبیه ترک تشبیه ناموجه به