نامعلومی

معنی کلمه نامعلومی در لغت نامه دهخدا

نامعلومی. [ م َ ] ( حامص مرکب ) نامشخصی. معلوم و معین نبودن. صفت نامعلوم. رجوع به نامعلوم شود.

معنی کلمه نامعلومی در فرهنگ فارسی

نامشخصی . معلوم و معین نبودن

جملاتی از کاربرد کلمه نامعلومی

وی در ۱۴ دی ۱۳۹۰ به دلایل نامعلومی از این سمت استعفاء داد و سید حسن موسوی جایگزین او شد.
این اپیزود داستان شخصی به اسم کریس را دنبال می‌کند که به عنوان راننده تاکسی اینترنتی مشغول به کار است. کریس که گذشته‌ای دردناک و رازآلود دارد به علت نامعلومی یک شخص را می‌رباید و سپس از پلیس درخواست می‌کند تا بتواند با رئیس اصلی شرکت فناوری اسمیترین که بیلی باور نام دارد صحبت کند. اسمیترین‌ها با واکنش متوسطی از سوی منتقدان همراه بود. این قسمت به همراه خفه شو و برقص و سرود ملی تنها اپیزودهایی از سریال هستند که داستان آن در زمان حال رخ می‌دهد و عناصر علمی تخیلی در آن وجود ندارد.
در جریان تجمع روز گذشته ۱۴ تیر، دو تن از کارگران همین شرکت‌ها توسط نیروهای امنیتی دستگیر و به مکان نامعلومی انتقال یافتند.
آرمیتا عباسی (زادهٔ ۱۳۸۰) از بازداشت‌شدگان خیزش ۱۴۰۱ ایران است. او در مهر ۱۴۰۱ بازداشت و پس از یک هفته شکنجه و تجاوز جنسی توسط نیروهای جمهوری اسلامی، به بیمارستان امام علی کرج منتقل و با مراجعهٔ والدینش، مجدداً از سوی نیروهای امنیتی ربوده شده و به مکان نامعلومی منتقل شد. او در ۱۸ بهمن ۱۴۰۱ از زندان آزاد شد.
در ۱۸ اکتبر ۲۰۲۰ تحریم‌های تسلیحاتی ایران از جانب سازمان ملل برداشته شد. آمریکا سعی داشت تا تحریم‌های تسلیحاتی ایران را تا مدت نامعلومی به جریان بیندازد اما طرح او با مخالفت قریب به اتفاق اعضاء شورای امنیت سازمان ملل، روبرو شد.
در ۱۵۲۱ از این سفر طولانی به نورنبرگ بازگشت. در این سفر به بیماری نامعلومی دچار شد که تا آخر زندگی با او بود.