نامعلوم

معنی کلمه نامعلوم در لغت نامه دهخدا

نامعلوم. [ م َ ] ( ص مرکب ) غیرمعین. ( ناظم الاطباء ). مجهول. نامشخص : که راه مخوف است و... هنگام حرکت نامعلوم. ( کلیله و دمنه ). || نشناخته. ( ناظم الاطباء ). نامعروف.

معنی کلمه نامعلوم در فرهنگ عمید

۱. ناشناخته، مجهول.
۲. نامعین.

معنی کلمه نامعلوم در فرهنگ فارسی

۱ - ناشناخته مجهول . ۲ - نامعین غیرمشخص :[ سرنوشت نامعلوم ]

معنی کلمه نامعلوم در ویکی واژه

indeterminato

جملاتی از کاربرد کلمه نامعلوم

گر حریفان زان مکان لامکان پی برگرند ما برین معلوم نامعلوم دستی بر نهیم
مشارکت افغانستان با توجه به سقوط کابل در ۱۵ اوت ۲۰۲۱ و تسخیر کشور توسط طالبان نامعلوم بود، اما ورزشکاران با موفقیت از کشور تخلیه شدند.
علی شمس در تاریخ جامع ایران تاریخ تأسیس سلاریان را در سال ۳۰۶ نگاشته و سید مسعود شاهمرادی نیز زمان تأسیس سلاریان را (بدون اشاره به سال مشخصی) پس از کشته شدن علی و محمد بن مسافر را مؤسس این سلسله دانسته‌است. کسروی مؤسس این سلسله را شخصی نامعلوم، و محمد بن مسافر را «اولین شخص از این خاندان که نامش در تاریخ آمده» قلمداد می‌کند.
چو فصل سال نامعلوم گشتی بکشتی نوح دین تا روم گشتی
داود روی از خلق بگردانید و در خانه ای معتکف شد. چون مدتی برآمد. امام ابوحنیفه پیش او رفت و گفت: این کاری نباشد که در خانه متواری شوی و سخن نگویی. کار آن باشد که در میان ائمه نشینی و سخن نامعلوم ایشان بشنوی. و بر آن صبر کنی و هیچ نگویی و آنگاه آن مسائل را به از ایشان دانی.
غریب وار طوافی نامعلوم می کرد و هر موضعی را بزیر قدم می آوردم، تا برسیدم بآشیانه ای که نسیم آشنایی از وی بدل می رسید و چشم دل ظاهر و باطن او میدید، گفتم آشنا وار در آنجا بباید زد که قدم اول از گزاف نپوید و جاسوس جانان نانهاده نجوید.
سکنات قدم از شوخی او نامعلوم حرکات فلک از سرعت او مستعمل
خردمندآنست که چو چیزی بسیار بیند بی آنک معلوم او باشد آنرا بمعلوم نشمرد، و آن (را) بچیزی دیگر‌اندر نیاویزد، بسب آنک آنرا ندیدست و آن بیشتر نامعلوم را فراموش کند، و عقل مقرست که‌اندر دانه خرما یا‌اندر دانه سیب و جز آن جوهری است فاعل که آن جوهر نه شکم داردو نه معده و نه دندان، و مر خاک را و آب را بخورد و زو چوب و برگ وشاخ و خار و لیف سازد و بر او خرما لطیف پدید آرد سالهاء بسیار، بی آنک عقل بداند که این فعل از آن چیز که‌اندر آن دانه است، چگونه همی آید، و برین معنی این بیتها قول است.
که کافر عزم شهر روم دارد به ترسا قصد نامعلوم دارد
پدر آرتمیس لوگدامیس نام داشت، وی فرماندار شهر هالیکارناس، مرکز کاریا بود و مادرش نیز در جزیرهٔ کرت به دنیا آمده بود. نام همسر آرتمیس نامعلوم است و در تاریخ صحبت چندانی نشده‌است با این حال وی یک فرزند به نام پیسیندلیس داشت که پس از او حاکم هالینکارناس شد بعد از پسر او نیز نوه وی به سلطنت در این دولت شهر رسید.
بدو گفتند کای محروم مانده ز جهل از عقل نامعلوم مانده
اگرچه دست می‌دادش ولیکن نبود از نفس نامعلوم ایمن
چه اعتبار بر این اختران نامعلوم چه اعتماد بر این روزگار ناهموار
آنتمیوس ترالس (یونانی باستان: Ἀνθέμιος ὁ Τραλλιανός؛ ح. ۴۷۴ – نامعلوم)، هندسه‌دان و مهندس یونانی اهل ترالس بود که بر روی معماری روم شرقی واقع در کنستانتینوپل پایتخت امپراتوری روم شرقی فعالیت می‌کرد.