نافی
معنی کلمه نافی در فرهنگ معین
معنی کلمه نافی در فرهنگ عمید
۲. دورکننده.
معنی کلمه نافی در فرهنگ فارسی
( اسم ) ۱ - منتفی .۲ - نفی کننده .
جملاتی از کاربرد کلمه نافی
تَوَهَّمْتُ قِدْماً أَنَّ لَیلَی تَبَرْقَعَتْ وَأَنَّ لَنافی الْبَیْنِ مَا یَمْنَعُ اللَّثما
چو وقت آید که از لعل لبش فیروزه یی یابم بلاهای عجب از بخت نافیروز پیش آید
که کعبه ناف عالم پیل بینی است نتان بینی بر نافی کشیدن
ز آه و ناله تو بوی مشک میآید یقین تو آهوی نافی سمن چریدستی
نافی جنس اله از بدنش کسوت لا بهر اثبات هوالله بخرقه الا
ز فرمان تو باشد ناهیه لا باثبات تو گردد نافیه لن
آلمتوزومب در کسانی که عفونت فعال، بیماریهای تضعیفکنندهٔ ایمنی (مثلاً مبتلایان به ویروس اچآیوی) یا «نوع ۱ بیشحساسی» یا واکنشهای آنافیلاکتیک با دارو دارند، ممنوع است.
اگر پستان و گر نافی ترا هست ندیده نقشی از وی کی توان بست
شهر ایلیوپولی یونان خواهرخواندهٔ جزیره آنافی است.