نافه گشا
معنی کلمه نافه گشا در فرهنگ معین
معنی کلمه نافه گشا در فرهنگ عمید
۲. [مجاز] خوش بوکنندۀ هوا.
معنی کلمه نافه گشا در ویکی واژه
جملاتی از کاربرد کلمه نافه گشا
زان طرفه طرفه، طرفه فروشان همه خجل زین نافه نافه، نافه گشاید همی دهان
مشک رقم شد ز دم عنبرین نافه گشا گشت، چو آهوی چین
از نشو و سحاب شد زمین سبزه نمای وز بوی عبیر شد هوا نافه گشای
زلفینش نافه نافه گشاید نثار مشک رخسارش لاله لاله نماید فروغ نار
نغمه سرا جنبش خلخال او نافه گشا زلف ز دنبال او
با زلف تو حیف است که در بند خطاییم چون چین سر زلف تو کو نافه گشایی
پیش که آهوی فلک سنبل شب چرا کند زلف غزال ما نگر نافه گشای صبحدم
بویی که سر نافه گشاید داری! آری، جز رحم هر چه باید داری!
ز قیر بر گل خندان هزار سلسله بست ز مشگ بر مه تابان هزار نافه گشاد
تا گشودی دو زلف عنبرسای باد شد عود سوز و نافه گشای