نافله

معنی کلمه نافله در لغت نامه دهخدا

( نافلة ) نافلة. [ ف ِ ل َ ] ( ع اِ ) غنیمت. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( معجم متن اللغة ) ( المنجد ) ( اقرب الموارد ) ( ناظم الاطباء ). || فرزند فرزند. ( ترجمان علامه جرجانی ). نواسه. ( مهذب الاسماء ). نبیره. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ). ولدالولد. ( معجم متن اللغة ) ( از اقرب الموارد ) ( المنجد ). نوه. نواسه. فرزندزاده. بچه زاده. قال اﷲ تعالی : و وهبنا له اسحق و یعقوب نافلة. ( قرآن 72/21 ). || دهش. ( منتهی الارب ). عطیه. ( المنجد ) ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ) ( اقرب الموارد ). هر عطیه ای که تبرع جوید بدان بخشنده اش از صدقه یا کار خیر. ( از معجم متن اللغة ). عطیه و بخشش غیرواجب. ( غیاث اللغات ). ج ، نوافل : هو کثیرالنوافل ؛ کثیرالعطایا و الفواضل. ( المنجد ). || عبادتی که واجب نبوده است. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ). انجام دادن آنچه که عمل بدان بر تو فرض و واجب نباشد. ( از المنجد ). آنچه که زائد بر فریضه باشد. ( از اقرب الموارد ). عبادتی که بر بنده واجب نباشد. ( غیاث اللغات ) ( از معجم متن اللغة ). طاعت که نه فریضه بود. ( السامی ). طاعتی که فریضه نباشد.( ترجمان علامه جرجانی ). ما تفعلوا مما لایجب. ( اقرب الموارد ). تطوع. طاعتی که نه فریضه بود و نه سنت. طاعت زیاده. طاعت افزونی. ( یادداشت مؤلف ). ج ، نوافل.
- نماز نافله ؛ نماز سنت که واجب نباشد. نمازهای مستحبی زیاد است و آنها را نافله گویند، در میان نمازهای نافله به نافله های شبانه روز بیشتر سفارش شده و آنها در غیر روز جمعه سی وچهار رکعتند. هشت رکعت آن نافله ظهر، هشت رکعت نافله عصر، چهار رکعت نافله مغرب ، دو رکعت نافله عشا، یازده رکعت نافله شب و دو رکعت نافله صبح و چون دو رکعت نافله عشاء بنابر احتیاط باید نشسته خوانده شود یک رکعت حساب می شود و در روزهای جمعه بر شانزده رکعت نافله ظهر وعصر چهار رکعت اضافه می شود. از یازده رکعت نافله شب هشت رکعت آن باید به نیت نافله شب و دو رکعت آن به نیت نماز شفع و یک رکعت آن به نیت نماز وتر خوانده شود. نمازهای نافله را می شود نشسته خواند و نافله ظهر و عصر و عشاء را در سفر نباید خواند. ( ذخیرةالعباد آیت اﷲ فیض چ قم ص 89 ) :
خدایگان جهان مر نماز نافله را
به جای ماند و ببست از پی فریضه ازار.ابوحنیفه اسکافی ( از تاریخ بیهقی ص 280 ).

معنی کلمه نافله در فرهنگ معین

(ف ل ) [ ع . نافلة ] (اِ. ) ۱ - بخشش ، عطیه . ۲ - عبادتی که واجب نباشد. ج . نوافل .

معنی کلمه نافله در فرهنگ عمید

۱.نماز مستحبی که پس از نماز واجب خوانده می شود.
۲. عبادتی که واجب نباشد، عبادت غیر واجب.
۳. [قدیمی] عطیه، بخشش.
۴. [قدیمی] غنیمت.

معنی کلمه نافله در فرهنگ فارسی

عطیه، بخشش، غنیمت، عبادتی که واجب نباشد، غیرلازم
۱ - (اسم ) غنیمت .۲ - فرزند فرزندنوه. ۳ - عطیهدهش.۴ - عبادتی که عمل بدان واجب نباشدجمع :نوافل .یا نماز نافله .نمازیست مستحب ( که انواع دارد ).

معنی کلمه نافله در فرهنگ اسم ها

اسم: نافله (دختر) (عربی) (مذهبی و قرآنی) (تلفظ: nāfele) (فارسی: نافله) (انگلیسی: nafele)
معنی: عبادتی که واجب نباشد، [قدیمی] بخشش، [قدیمی] غنیمت، ( به مجاز ) ( در فقه ) نماز نافله، ( در ادیان ) عبادتی که انجام دادنِ آن واجب نباشد، فرزندِ فرزند، نوه، عطیه، دهش

معنی کلمه نافله در دانشنامه آزاد فارسی

نافِله
این واژه در لغت به معنای غنیمت، فرزندِ فرزند، عطیه و بخشش غیر واجب و در اصطلاح نماز یا عبادتی است که انجام دادن آن واجب نبوده و عمل به آن بر انسان فرض نباشد یا طاعتی که فریضه نباشد.

معنی کلمه نافله در دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] نافله به کار مستحبی، کار نیکو، که بر انسان واجب نیست. اطلاق می شود. هم چنین به معنی نوه، غنیمت و عطاء نیز آمده است. و در اصطلاح فقهاء: به نمازهای مستحبی در شرع مقدس اسلام نافله می گویند. بیشترین استعمال نافله در نمازهای مستحبّی است. معنای اصطلاحی نافله اخصّ است و فقط شامل نماز مستحبی می شود. ولی معنای لغوی اعّم است. هم شامل نماز مستحبی و هم شامل غنیمت و عطاء می شود. بین معنای لغوی و اصطلاحی عموم و خصوص من وجه است.
در دین اسلام تأکید فراوانی بر انجام نمازهای مستحبی شده و ثوابهای فراوان برای آن منظور گردیده است. و در میان نمازهای مستحبی نماز شب از فضیلت بیشتری برخوردار است. و در روایات رسیده از معصومین (ع) که نماز شب به خاطر عظمت شأن آن خداوند ثوابش را آشکار نکرده است.روایات در مورد اهمیّت نافله فراوان از معصومین (ع) است که برای تبرّک چند نمونه ذکر می شود.محمّد بن علی بن محبوب عن ابی عبدالله (ع):« إِیّاکم والکسل. إِنَّ رَبّکُم رحیمٌ یشکُر القلیل. إِنَّ الرَجُل لیصّلی رکعتین تطوّعاً یرید بِهما وجهُ اللهِ فیدخِله اللهُ بِهما الجَنّة»امام صادق (ع) می فرمایند: بر شما باد دوری از تنبلی و کسلی! همانا پروردگار شما مهربان است. که چیز کم را سپاس و شکر می گوید. همانا مردی برای رضا و خشنودی خدا دو رکعت نماز مستحبّی بجا آورد خداوند به خاطر خواندن این دو رکعت مستحبّی او را داخل بهشت می کند.
مشروعیت نافله
ادله متعدّدی بر مشروعیت آن دلالت دارد. روایات موجود در مورد نمازهای نافله که در کتب حدیثی فراوان است که به چند نمونه از آن اشاره می شود.۱)بالاسناد عن فضیل بن یسار عن ابی عبدالله (ع) قال: «الفریضةُ والنافلةُ احدی و خمسون رکعةً. منها رکعتان بعد العتدیةِ جالساً تعدّان برکعةٍ وهو قائمٌ الفریضةُ منها سبع عشرة رکعةً والنافلةُ اربعُ و ثلاثون رکعةً» «نماز های واجب و نافله پنجاه و یک رکعت هستند. از نافله دو رکعت بعد از عشاء نشسته خوانده می شود و ایستاده بخواند یک رکعت محسوب می شود نماز های واجب هفده رکعت می باشد. و نماز های نافله سی و چهار رکعت می باشند».۲)خود پیامبر (ص) و معصومین (ع) که در تاریخ نقل شده است. نمازهای مستحبی فراوان می خواندند و قول و فعل آنان برای ما حجّت است و این نافله خواندن آنان دلیل بر مشروعیت نافله است.محمد بن حسن از امام صادق (ع) نقل کرده اند. که امام فرمودند: «حضرت علی (ع) در آخر عمرش در هر روز و شب هزار رکعت نماز می خواندند»
انواع نافله
نافله در باب صلاة دارای دو قسم می باشد. ۱- نافله رواتب روزانه ۲- نافله غیر رواتب.
← نافله رواتب روزانه
...
[ویکی الکتاب] معنی نَافِلَةً: زیادی - اضافه - عطیه و بخششی افزون (کلمه نافله از ماده نفل به معنای زیادی است ،و معنای عبارت "وَمِنَ ﭐللَّیْلِ فَتَهَجَّدْ بِهِ نَافِلَةً لَّکَ "این است که قسمتی از شب را پس از خوابیدنت بیدار باش و به قرآن (یعنی نماز ) مشغول شو ، نمازی که زیادی بر مق...
ریشه کلمه:
نفل (۴ بار)
(بر وزن فلس) زیادت. چنانکه در نهایه و اقرب الموارد و در مجمع و المنار ذیل: «یَسْئَلُونَکَ عَنِ الْاَنْفالِ» گفته‏اند. نماز نافله را از آن نافله گویند که زاید بر واجب است. ایضاً نفل به معنی عطیه آمده چنانکه در قاموس و صحاح گفته، طبرسی نسبت آن را به «قول» داده است و نَفَل (بر وزن فرس) به معنی غنیمت و هبه و زیادت است، جمع آن انفال می‏باشد مثل سبب و اسباب. راغب گوید: گفته‏اند نَفَل به عینه غنیمت است لیکن به اعتبار آنکه با فتح به دست آمده غنیمت و به اعتبار آنکه عطائی است از جانب خدا بدون استحقاق، نفل گفته می‏شود. . نافله به معنی عطیه است یعنی: اسحق و یعقوب را به ابراهیم عطیه‏ای دادیم و همه را نیکوکار گرداندیم. به قولی «نافله» فقط به یعقوب راجع است. * . یعنی بعضی از شب را با قرآن (نماز) بیدار باش که زیادتی بر فرائض و یا عطیه‏ای است نسبت به تو، شاید خدایت تو را به مقام پسندیده‏ای برساند به اتفاق روایات فریقین و اجماع مفسران مقصود از مقام محمود مقام شفاعت است. آیه ظاهراً راجع به نماز شب باشد. در مجمع از ابن عباس نقل شده: نماز شب بر آنحضرت واجب و بر دیگران فضیلت بود در صافی از تهذیب از امام صادق «علیه السلام» منقول است که از نوافل پرسیدند فرمود: «فریضة ففزع السامعون» اینکه امام فرمود: واجب است شنوندگان ترسیدند فرمود: مقصودم نماز شب است بر رسول خدا «صلی اللَّه علیه و آله» که فرموده: «وَ مِنَ اللَّیْلِ فَتَهَجَّدْ بِهِ نافِلَةً لَکَ». ظاهراً از آیه اختصاص آن را به رسول خدا «صلی اللَّه علیه و آله» نفهمیده‏اند گرچه در جوامع الجامع آن را معنای اول گفته است مجلسی رحمه اللَّه در بحار باب فضائل و خصائص آن حضرت آیه فوق را نقل کرده و فقط کلمات طبرسی را از مجمع نقل کرده است. ولی در عین حال از کلمه «لک» و اینکه نافله شب برای همه مستحب است می‏شود وجوب آن را برای آن حضرت استظهار کرد مخصوصاً با روایتی که از تهذیب نقل گردید و مخصوصاً با ذیل آییه که مخصوص به آن حضرت است «عَسی أَنْ یَبْعَثَکَ رَبُّکَ مَقاماً مَحْمُوداً». انفال‏ . انفال چنانکه گفته شد جمع نفل است به معنی غنیمت و هبه و زیادت. ظاهراً به غنائم از آن جهت انفال گفته‏اند که زائداند بر مقصود از جنگ، که غرض اصلی از آن، گسترش دین و دفاع از حریم اسلام است و در روایات اهل بیت علیهم اسلام انفال عبارتند از: 1- هر زمین متروکی که اهل آن از بین رفته‏اند. 2- زمینهائی که با صلح گفته شده مثل بحرین و فدک. 3- اراضی موات. 4- جنگلها. 5- قلل کوهها. 6- معادن. 7- مراتع. 8- سیل گاهها. 9- میراث کسانی که وارث ندارند. 10- و امثال آنچه گفته شد. اینها را از آن انفال گویند که زایداند از آنچه مردم مالک شده‏اند و اینها ثروتهای عمومی اند که با صلاحدید امام «علیه السلام» و حکام شرعی در مصارف عمومی مورد استفاده قرار می‏گیرند، در وسائل از کافی در ضمن حدیثی از حضرت کاظم «علیه السلام» نقل شده: «وَ الْاَنْفالُ کُلُّ ارَضٍ خَرِبَةٍ بادَ اَهْلُها، وَ کُلُّ اَرْضٍ لَمْ یُوجَفْ عَلَیْها بِخَیْلٍ وَ لارِ کابٍ وَ لکِنْ صالَحُوا صُلْحاً وَ اَعْطُوا بِاَیْدیهِمْ عَلی غَیْرِ قِتالٍ، وَ لَهُ (الامام) رُؤُسُ الْجِبالِ وَ بُطُونُ الْاُوْدِیَةِ وَ الْاجامُ وَ کُلُّ اَرْضٍ مَیْتَةٍ لارَبَّ لَها وَ لَهُ صَوافِی الْمُلُوکِ ماکانَ فی اَیْدیهِمْ مِنْ غَیْرِ وَجْهِ غَصْبٍ لِاَنَّ الْغَصْبَ کُلُّهُ مَرْدُودٌ، وَ هُوَ وارِثُ مَنْ لاوارِثَ لَهُ یُعَوُلُ مَنْ لاحیْلَةَ لَهُ...». *** به هر حال صریح آیه «یَسْئَلُونَکَ عَنِ الْاَنْفالِ قُلِ الْاَنْفالُ لِلَّهِ وَالرَّسُولِ» آنست که انفال اعم از غنائم جنگی و غیره همه مال خدا و رسول است و در حکم اولی کسی را بر آنها حقی نیست مگر آنکه خدا و رسول بدهند و چون در سوره انفال مقداری از آیات جنگ معروف «بدر» ذکر شده و در آیه . آمده، روشن می‏شود که مراد از انفال در «یَسْئَلُونَکَ عَنِ الْاَنْفالِ» غنائم جنگ بدر و الف و لام آن برای عهد است و امام زین العابدین و امام باقر و صادق علیهم السلام و نیز ابن مسعود آن را «یَسْئَلُونَکَ الْاَنْفالَ» بدون «عن» خوانده‏اند، این نیز موید مطلب فوق است. ولی الف و لام در «قُلْ‏ِ الْاَنْفالُ لِلَّهِ وَالرَّسُولِ» برای استغراق است یعنی از تو از انفال (غنائم) جنگ بدر می‏پرسند بگو: تمامی انفال (اعم از غنائم و غیره) مال خدا و رسول است. مانعی ندارد که غنائم جنگی به حکم اولی مال خدا و رسول باشد ولی به حکم آیه «وَاعْلَمُوا اَنَّما غَنِمْتُمْ» پنج یک آن کنار شده بقیه به مجاهدین داده شود. در خاتمه باید دانست فی‏ء رسول خدا «صلی اللَّه علیه و آله» نیز از انفال است و قسمت دوم از انفالی که نقل کردیم می‏باشد در «فی‏ء» آیات و محل مصرف آن بررسی شده و برای تمام مطلب باید به آنجا رجوع شود.

معنی کلمه نافله در ویکی واژه

نافلة
بخشش، عطیه.
عبادتی که واجب نباشد.
نوافل.

جملاتی از کاربرد کلمه نافله

من ثنا گویم نخستین پس دعا پس حسب حال که فریضه ست اول آنگه سنت آنگه نافله
اَنَسِ مالک رَضِیَ اللّهُ عَنْهُ روایت کند از پیغامبر صَلَواتُ اللّهِ وسَلامُهُ عَلَیْهِ از جبرئیل عَلَیْهِ السَّلامُ از خداوند تَعالی گفت هر که ولِیّ مرا حقیر دارد با من بجنگ بیرون آمده باشد و بنده تقرّب نکند بچیزی دوستر بر من از گزاردن آنچه بر وی فریضه کرده ام و بندۀ من همیشه بمن تقرّب همی کند بنافلها تا او را دوست گیرم و هر که من او را دوست گیرم او را سمع و بصر باشم و نصرت کنندۀ او باشم.
قرض بدو ده ای پسر نفس و نفس زر و درم گنج و گهر ستان از او از پی فرض و نافله
و گفت: صوف پوشیدن دکانی است و سخن گفتن در زهد پیشة او است، و خداوند نافله عرضه کننده است. این همه نشانه ها است.
چون تو سازی روان ز نافله ها به دیار قبول قافله ها
دیدگاه مفسران اهل سنت در خصوص این آیه بدین شرح است: ابن ابی‌حاتم گزارش می‌کند که منظور از صَلاة، نمازِ صبح به جماعت یا نماز عید و مراد از نَحر، قربانی کردن در مِنا است. زمخشری بر این عقیده است که منظور از نحر، قربانی کردن در منا است. ابن کثیر دربارهٔ این آیه می‌گوید یعنی آنچنانکه به پیامبر کوثر عطا شد، پس پیامبر باید نمازِ واجب و نافله و قربانی‌اش را برای پروردگارش خالص گرداند و عبادتِ او کند و به نام پروردگارش و برای او قربانی کند. ابن کثیر در ادامه، احادیثِ دربارهٔ این آیه را نیز بیان می‌کند. محلّی و سیوطی، بر این عقیده‌اند که منظور از نماز، نماز عید قربان و مراد از نحر، قربانی کردن در همان روز است.
چو خدمت هست ترک نافله گوی بخدمت برده‌اند از هر کسی گوی
این‌چنین ملکی پریشان مانده دور از قافله کی شود اصلاح با صوم و صلاه نافله
دلم به زلف تو، بر ابروی تو سجده کند بلی، کنند دل شب، نماز نافله را
ای به درگاه تو از قدس روان قافله‌ها پیش طوف سر کوی تو خجل نافله‌ها
از سجود دوام وضع نیاز فرض خوان نماز نافله‌ایم