ناصبی. [ ص ِ ] ( ص نسبی ) کسی که دشمن می دارد علی بن ابی طالب علیه السلام را. ( ناظم الاطباء ). ج ، ناصبیة. نواصب : ای حجت بنشسته به یمگان و سخنهات در جان و دل ناصبیان گشته چو پیکان.ناصرخسرو.نیست سر پرفساد ناصبی شوم ازدر این شعر بل سزای فسار است.ناصرخسرو.خازن علم قران فرزند شیر ایزد است ناصبی گر خر نباشد زاوش چون باید رمید.ناصرخسرو.رجوع به نواصب شود.
معنی کلمه ناصبی در فرهنگ معین
(ص ) [ ع . ] (ص نسب . ) کسانی که دشمن امام علی (ع ) بودند.
معنی کلمه ناصبی در فرهنگ عمید
فرقه ای که دشمن علی بن ابی طالب بوده اند.
معنی کلمه ناصبی در فرهنگ فارسی
( صفت ) ۱ - کسی که علی ۴ بن ابی طالب و خاندان او را دشمن دارد: ای حجت بنشسته به یمگان و سخنهات در جان و دل ناصبیان گشته چو پیکان . ( ناصر خسرو لغ. ) ۲ - سنی .
معنی کلمه ناصبی در دانشنامه آزاد فارسی
ناصِبی نزد شیعیان، اصطلاح و لفظی مذموم برای نامیدن کسانی که کینه و بغض علی (ع) را در دل دارند و علناً آن را آشکار می سازند و خلاف حق و عدالت رفتار می کنند و عموماً معتقد به مذهب جبر و تشبیه اند. آنان از آن رو ناصبی خوانده شده اند که به «نصب» امام از سوی مردم معتقدند نه به «نص» الهی که از جانب خداوند مقرر شده است.
معنی کلمه ناصبی در دانشنامه اسلامی
[ویکی شیعه] ناصبی، کسی است که نسبت به امام علی (ع) یا یکی از اهل بیت دشمنی ورزد. انکار فضایل اهل بیت، مقدم داشتن غیر آنها بر آنان، دشنام دادن ائمه و دشمنی با شیعیان از مصادیق نصب شمرده شده است. از نظر فقهای شیعه نواصب در حکم کفار هستند. خوارج، معاویه، یزید، حریز بن عثمان و ابن تیمیه از شاخص ترین چهره های نواصب به شمار می آیند. ناصبی، از ماده «ن ـ ص ـ ب» به معنای برپا کردن جنگ، دشمنی و آشکار ساختن دشمنی است. ناصبی در اصطلاح کسی است که با حضرت علی (ع) دشمنی بورزد و یا بغض و کینۀ او را در دل داشته باشد. برخی تظاهر و آشکار کردن دشمنی را در ناصبی بودن شرط می دانند. از نظر فقهای شیعه نواصب در حکم کفّارند و برخی کفر آنان را اجماعی دانسته اند. برخی از احکام شرعی مربوط به نواصب عبارت است از:
معنی کلمه ناصبی در ویکی واژه
(ادیان): آنکه دشمن امام علی و خاندان او است. زن، زنصفت.
جملاتی از کاربرد کلمه ناصبی
خارجی و ناصبی خود مردهاند بیشک ایشان را بدوزخ بردهاند
تو ای ناصبی خامشی ایرا که تو نهای آگه از پود و تار علی
علم تو حیله است و بانگ بیمعنی سوی من، ای ناصبی، تهی دهلی
دل مؤمنان را ز وسواس امانی سر ناصبی را به حجت کدینی
یک حزب سیاسی نوعاً توسط رهبر حزب (قدرتمندترین فرد حزب که با هدایت و فرمان اعضای حزب و برای حزب از آن نمایندگی میکند)، دبیر حزب (کسی که کارهای روزانه را تنظیم و اسناد ملاقاتهای حزب را ثبت میکند)، دبیر مالی حزب (کسی که مسئول امور مالی و جمعآوری حق عضویت اعضای حزب است) و رئیس حزب (کسی که راهبردهای حزب را برای استخدام و آموزش اعضاء تنظیم میکند و ملاقاتهای حزب را برنامهریزی مینماید) و سخنگو (کسی که در جاهای دیگر به جای اعضای حزب سخنرانی میکند) اداره میشود. بیشتر مناصبی که در بالا ذکر شدند، عضو هیئت اجرایی حزب نیز محسوب میشوند، هیئتی که وظیفه اداره سازمان را بر عهده دارد و سیاستهای کل حزب را در سطح ملی تنظیم و تدوین میکند.
اسدالله اسد بهادر (زاده ۱۲۵۵ کاشان - درگذشته ۱۳۲۴ تهران) دیپلمات ایرانی و از رجال انتهای دوره قاجار و دوره پهلوی بود، که در فاصله سالهای ۱۲۹۰ تا ۱۳۱۸ عهدهدار مناصبی چون سفیر ایران در روسیه، فرانسه و سوئد بود. وی از نزدیکترین دوستان تیمورتاش بشمار میآمد.
نیست مردم ناصبی نزدیک من لا بل خر است طبع او خروار هست ار صورتش خروار نیست
او هماکنون عضو پیوسته ارشد مطالعات خاورمیانه در شورای روابط خارجی است. علاوه بر این ایبرامز مناصبی در کمیته صلح و امنیت در خلیج فارس، مرکز سیاست امنیتی و شورای مشاوره ملی وزیر، کمیته لبنان آزاد و پروژه سده نوین آمریکایی است. ایبرامز، یهودی و از اعضای شورای یادبود هولوکاست آمریکا است و در دانشگاه جرجتاون سیاست خارجی تدریس میکند. او در وبلاگی در خصوص سیاست خارجی آمریکا و حقوق بشر مینویسد.
ناصبی را چشم کور است و تو خورشید منیر زین قبل مر چشم کورش را به تو دیدار نیست
طبع خر داری تو، حکمت را کسی بر طبع تو بست نتواند به سیصد رش نوار، ای ناصبی
از علی مشکل نماند اندر کتاب حق مرا علم بوبکر و عمر پیش من آر، ای ناصبی
هر که مرد است از جهان دل با علی دارد، مگر تو که با مردان نباشی در شمار،ای ناصبی