ناصب
معنی کلمه ناصب در فرهنگ معین
معنی کلمه ناصب در فرهنگ عمید
۲. برپاکننده.
معنی کلمه ناصب در فرهنگ فارسی
( اسم ) ۱ - برپاکننده نصب کننده . ۲ - دشمن دارنده . ۳ - آنکه علی ۴ بن ابی طالب وخاندان او را دشمن دارد.۴ - عاملی که معمول خود را نصب دهدجمع :نواصب .
معنی کلمه ناصب در ویکی واژه
دشمن دارنده.
آن که علی بن ابی طالب (ع)
و خاندان او را دشمن دارد.
عاملی که معمول خود را نصب دهد.
نواصب.
جملاتی از کاربرد کلمه ناصب
به مرگ همه شهر ازین شهر دور نگرید کس ارچه بود ناصبور
نه تاب وصل دارد و نه طاقت فراق درمانده ام به دست دل ناصبور خویش
ز من افتده دور و ناصبوری بمعنی سخت نزدیک از چه دوری
مرکب لنگ است و راه دور است دل را چکنم که ناصبور است
گر تو به هر مدیحی، چندین تپید خواهی نهمار ناصبوری، نهمار بیقراری
ندارد یک زمان ذوق و حضوری ز درد عشق هست او ناصبوری
نه چنان بگرد کویت من ناصبور گردم که گر آستین فشانی چو غبار دور گردم
از حد مبر تغافل و بی مهری و جفا این شیوه ها سزای دل ناصبور نیست
اجل گشته نزدیک وره سخت دور حکایت فراوان و دل ناصبور
چون ننازم بهر داماد و وصی و اولاد او گر بنازی تو به یار و پیشکار، ای ناصبی؟