ناشکیبائی. [ ش ِ ] ( حامص مرکب ) بی صبری. بی حوصلگی. ( ناظم الاطباء ). جزع. بی قراری. بی آرامی. شکیبا نبودن. آرام و قرار نداشتن. اضطراب : چهارم اگر صبر نکنم باری سودا و ناشکیبائی را به خود راه ندهم. ( تاریخ بیهقی ص 341 ). ازغم آن پیچ زلف بی قرار زاهدان را ناشکیبائی ببین.عطار.