معنی کلمه ناسک در لغت نامه دهخدا
ناسک. [ س ِ ]( اِخ ) نام یکی از صاحب شریعتان کفره هند است و اعتقاد اتباع او آن است که آدمیان همچو گیاه می رویند و خشک می شوند و از هم می ریزند و بحشر و نشر قائل نیستند، نه روحانی و نه جسمانی. ( برهان قاطع ) . یکی از صاحب شریعتان هند بوده و مذهب طبیعیه داشته. ( آنندراج ). نام بانی مذهب هندوان. ( ناظم الاطباء ). || جماعتی را گویند از اهل مغرب که در دین راسخ نیستند. ( برهان قاطع ). نام کسانی که در دین راسخ نیستند. ( ناظم الاطباء ) :
به مغرب گروهی است صحراخرام
مناسک رها کرده ناسک به نام.نظامی.