معنی کلمه ناسوت در لغت نامه دهخدا
گشایم راز لاهوت از تفرد
نمایم ساز ناسوت از هیولا.خاقانی.محرم ناسوت ما لاهوت باد
آفرین بر دست و بر بازوت باد.مولوی.- عالم ناسوت ؛ مقابل عالم جبروت و عالم لاهوت و عالم ملکوت.
|| انسان. ( تاج العروس ). سرشت مردمی. ( از المنجد ). انسانیت. انسانی طبع. مردمی خوی. ( ناظم الاطباء ). طبیعت انسانیه. || مجازاً، شریعت و عبادت ظاهری. ( غیاث اللغات ) ( آنندراج ). || خیال. ( لغت محلی شوشتر،نسخه خطی ).