ناسالم

معنی کلمه ناسالم در لغت نامه دهخدا

ناسالم. [ ل ِ ] ( ص مرکب ) مقابل سالم. بیمار. ناتندرست. مریض. رنجور. علیل. دردمند. || ناسازگار. ناملایم. نامعتدل. || آلوده. مخالف بهداشت : هوای ناسالم. || ناتو. ناقلا. نادرست. نابکار. ماجراجو. ناملایم. آشوب طلب. شرانگیز.

معنی کلمه ناسالم در فرهنگ معین

(لِ ) [ فا - ع . ] (ص . ) ۱ - دارای عیب . ۲ - بیمار. ۳ - مخالف بهداشت .

معنی کلمه ناسالم در فرهنگ فارسی

( صفت ) ۱ - دارای عیب . ۲ - ناتندرست بیمار. ۳ - ناسازگارناملایم.۴ - مخالف بهداشت مضر:[ هوای ناسالم ] ۵- ناقلانابکار آشوب طلب .

معنی کلمه ناسالم در ویکی واژه

دارای عیب.
بیمار.
مخالف بهداشت.

جملاتی از کاربرد کلمه ناسالم

ور تو سالم بوده‌ای، این کار ناسالم چه بود؟ توده‌ای محکوم امر و آمری حاکم چه بود؟
اقدامات بهداشت عمومی همچنین ممکن است در سطح جمعیتی موجب کاهش خطر سکته قلبی شوند، به عنوان مثال با کاهش رژیم‌های غذایی ناسالم (نمک بیش از حد، چربی اشباع و چربی ترانس) از جمله برچسب گذاری مواد غذایی و الزامات بازار و همچنین الزامات سرویس‌های پذیرایی و رستوران‌ها و تحریک فعالیت بدنی. این ممکن است بخشی از برنامه‌های منطقه ای پیشگیری از بیماری‌های قلبی عروقی یا از طریق ارزیابی تأثیرات بهداشتی برنامه‌ها و سیاست‌های منطقه ای و محلی باشد.
شاخص کیفیت آلودگی هوا در حال حاضر به عدد ۱۰۳ رسید که این شرایط برای گروه‌های حساس مانند بیماران قلبی و کودکان،... هوای ناسالم است.
در حالت‌های ناسالم، خطا می‌تواند به چهارمین رقم اصلیِ نتیجه برسد گرچه این اتفاق نادر است. معمولاً خطا به نُهمین یا دهمین رقم اصلی محدود می‌شود.
نسبت کیفیت = تعداد تولید قطعات سالم تقسیم بر کل قطعات تولید شده اعم از سالم و ناسالم