نارام

معنی کلمه نارام در لغت نامه دهخدا

نارام. ( ص مرکب ) سرکش. مقابل رام. رجوع به رام شود.

معنی کلمه نارام در فرهنگ فارسی

( صفت ) آنکه رام نیست سرکش مقابل رام

معنی کلمه نارام در ویکی واژه

نارام شاید مترادف ناآرام در زبان فارسی باشد، اما نارام به معنی رام نشده، تربیت نشده، وحشی و از این قبیل مفاهیم هم می‌تواند داشد باشد.

جملاتی از کاربرد کلمه نارام

کشورهای زیادی به صورت مستقیم یا غیر مستقیم در نارامیها و دخالت در امور داخلی سومالی نقش دارند. به طوری که بعضی کشورها مانند اتیوپی که با سومالی دارای مرز مشترک است از دولت مرکزی سومالی که ضعیف و وابسته به بیگانگان است حمایت می‌کنند و از آن طرف کشورهای مسلمان زیادی از جمله اریتره، عربستان سعودی، مصر، لیبی و ایران از اسلام‌گرایان سومالی حمایت می‌کنند.
هر که او رستم است نارامد تا که خون عدو بیاشامد
در دلم تا به سحرگاه شب دوشین هیچ نارامید این خاطر روشن بین
شب نخفت و به روز نارامید تا ز هستی خود به جان آمد
در این پیروزه گون طارم مجوی آرام و آسایش که نارامد به روز و، شب همی ناساید این طارم
سپس، نارام-سین شاه اشنونا (۱۸۳۰–۱۸۰۵) پیش از میلاد توانست آشور را تسخیر کند و به مدت ۱۵ سال بر آن ناحیه فرمانروایی کرد (۱۸۳۰–۱۸۱۵ پیش از میلاد).
در سال ۱۸۱۵ پ. م، پادشاهی نارام-سین بر آشور پایان می‌یابد و شخصی با عنوان اریشوم دوم، در آشور به شاهی می‌رسد (۱۸۱۵–۱۸۰۹ پ. م). در همان سال، شمشی-ادد یکم که در گذشته به بابل گریخته بود بر آن شد تا شهر اِکالاتوم را از جانشینان نارام-سین پس بگیرد.