نادار
معنی کلمه نادار در لغت نامه دهخدا

نادار

معنی کلمه نادار در لغت نامه دهخدا

نادار. ( نف مرکب ) مفلس. محتاج. ( آنندراج ). مفلس. مقروض. پریشانحال. گدا. بی نوا. تهیدست. فقیر. مسکین. آن که دارای مال و دولت نباشد. ( ناظم الاطباء ). فقیر. بی نوا. ( فرهنگ نظام ). ارزانی. ندار. مقابل دارا. || زمین دار و کشاورز فقیر و بی بضاعت. ( ناظم الاطباء ).
نادار. ( اِخ ) فلیکس تورناشون. نقاش و ادیب فرانسوی که به سال 1820م. در پاریس متولد شده و در سال 1910 در همان شهر از دنیا رفت.

معنی کلمه نادار در فرهنگ معین

(ص فا. ) تهیدست ، فقیر. بی نوا. مق دارا.

معنی کلمه نادار در فرهنگ عمید

بی چیز، بی پول، فقیر، ناداشت.

معنی کلمه نادار در فرهنگ فارسی

نام مستعار فلیکس تورناشون ( ۱۹۱٠ - ۱۸۲٠ م . ) نقاش طراح کاریکاتوریست هوانورد و نویسنده فرانسوی . نشریه کمیک را در ۱۸۴۹ تاسیس نهاد. در محاصره پاریس رهبر مردان هوایی فرانسه بود آثاری چند دارد که از آن جمله است [ بالونهای سال ۱۸۷٠ ] .
( صفت ) ۱- تهیدست فقیر. ۲ - پریشان حال بی نوا مقابل دارا.
فلیکس تور ناشون نادار نقاش و ادیب فرانسوی که بسال ۱۸۲٠ در پاریس متولد شده و در سال ۱۹۱٠ در همانشهر از دنیا رفت .

معنی کلمه نادار در دانشنامه عمومی

گاسپار - فِلیکس تورناشُن ( فرانسوی: Gaspard - Félix Tournachon ؛ ۶ آوریل ۱۸۲۰ – ۲۰ مارس ۱۹۱۰ ) که به نام مستعار فِلیکس نادار ( به فرانسوی: Félix Nadar ) شناخته می شود، عکاس، کاریکاتوریست، روزنامه نگار و رمان نویس فرانسوی بود. او در سال ۱۸۵۸ اولین شخصی شد که عکس های هوایی می گرفت. او در جایگاه عکاس، به خاطر پرتره هایی که از بزرگان هم عصر خویش تهیه کرد، در یادها مانده است. وی پیشتاز استفاده از نورپردازی در عکاسی نیز بود.
گاسپار - فِلیکس تورناشُن در سال ۱۸۲۰ در پاریس زاده شد. «فلیکس نادار» نامی بود که یکی از دوستانش به او داده بود و نادار نیز آن را برای نام هنری خود برگزید.
نادار کار حرفه ای خود را با نویسندگی برای روزنامه ها و مجله های گمنام آغاز کرد. اما با این حال توانست در این کار با گروهی از نویسندگان و هنرمندان بوهمی، مانند شارل بودلر آشنا شود. او در ۱۹ سالگی تصمیم گرفت به همراه گروهی از دوستان خود مانند انوره دو بالزاک و الکساندر دوما مجله ادبی به نام کتاب طلایی راه اندازی کند. اما این مجله پیش از آن که آثار بالزاک بتواند در آن منتشر شود تعطیل شد.
با عضویت در انجمن نویسندگان توانست با شخصیت هایی چون الکساندر دوما، ژرژ ساند و ویکتور هوگو همنشین شود. این همنشینی به کار او در زمینه کاریکاتور کمک کرد. نادار در سال ۱۸۴۸ به عنوان کاریکاتوریست در روزنامهٔ Le Charivari کار می کرد.
نادار در ۱۸۶۰ در اوج موفقیت به ساختمان پلاش در بلوار کاپوچین جابجا شد. در سال ۱۸۷۴ با قرض دادن ( یا شاید اجاره دادن ) کارگاه خویش در ساختمان پلاش به گروهی از نقاشان ناراضی مانند پیر اگوست رنوآر، کلود مونه، ادگار دگا، کامی پیسارو، و برت موریسو برای برگزاری یک نمایشگاه مستقل، پانوشتی را در متون تاریخ هنر به خود اختصاص داد. از این نمایشگاه عموماً به یک شکست تعبیر می کردند. پیر اگوست رنوآر گفت: «تنها چیزی که از آن نمایشگاه نصیب ما شد، برچسب امپرسیونیسم بود، نامی که از آن متنفر بودم. »
نادار در سال ۱۸۸۵ هنگامی که ویکتور هوگو در بستر مرگ بود عکس گرفت. او در سال ۱۸۸۶ نخستین مصاحبه همراه با عکس را با یک شیمی دان سرشناس به نام میشل اوژن شورول دربارهٔ عکاسی شهوانی انجام داد. از ۱۸۹۵ تا پیش از بازگشت به پاریس در ۱۹۰۹ در مارسی استودیوی خود را برپا کرد.
نادار (داغستان). نادار ( به لاتین: Nadar ) یک منطقهٔ مسکونی در روسیه است که در داغستان واقع شده است.
معنی کلمه نادار در فرهنگ معین
معنی کلمه نادار در فرهنگ عمید
معنی کلمه نادار در فرهنگ فارسی
معنی کلمه نادار در دانشنامه عمومی
معنی کلمه نادار در دانشنامه آزاد فارسی
معنی کلمه نادار در ویکی واژه

معنی کلمه نادار در دانشنامه آزاد فارسی

نادار (۱۸۲۰ـ۱۹۱۰)(Nadar)
(نام اصلی: گاسپار ـ فلیکس تورناشون) عکاس پرتره و کاریکاتورساز فرانسوی. نخستین شخصی بود که از داخل بالون عکس های هوایی گرفت (۱۸۵۸)، و نخستین بار استفاده از چراغ های منیزیوم، با فلاش عکاسی کرد.

معنی کلمه نادار در ویکی واژه

تهیدست، فقیر. بی نوا. مق دارا.

جملاتی از کاربرد کلمه نادار

اگر دارنده ای هرگاه خواهی و گر نادار هرگاهی که یابی
همه نادار، خلق و دارا هیچ همه جا عرضه و تقاضا هیچ
باکمال آشنایی می رمد بیگانه وار گوییا بویی ازان نا آشنادارد بهار
خستگی های تو از ناداری است اصل درد تو همین بیماری است
یارب تو ببخشای بناداری من بر بیکسی و فقیری و خواری من
سؤالی که دربارهٔ اطلاعاتی که جمع‌آوری می‌شوند وجود دارد، این است که چرا این داده‌ها اهمیت دارند؟ کاری که اوسینت یا اطلاعات منبع‌باز انجام می‌دهد این است که به این سؤال پاسخ داده و اطلاعات معناداری را دربارهٔ داده‌های جمع‌آوری شده ارائه می‌دهد.
وی همچنین برندهٔ جوایزی همچون نشان مسروپ ماشتوتس شده‌است. از آثار معماری او می‌توان به خانهٔ میهمان و ساختمان جدید موزهٔ معروف ماتناداران اشاره کرد.
و گر نی ز ناداری خود منال بود عرصه شکر واسع مجال
ز گل پیراهنی چشم نسیم آشنادارم که از رنگ است پابرجاتر از دلبستگی بویش
بحق باشد چهل سالم توکل کنون جویم بناداری توسل
در سال ۲۰۲۰ میلادی کارگاه چیبیچ دفتر جدیدی را در شانگهای افتتاح کرد، با تمرکز بر ایجاد اشیاء، فضاها و جوامع معنادار و فرهنگی مرتبط، اعم از عمومی و خصوصی، از طریق پرداختن به موضوعاتی که ما امروز آن‌ها را برای جامعه مهم می‌بینیم.
حجم ذخایر قابل برداشت شرکت آنادارکو معادل ۲٫۳ میلیارد بشکه برآورد می‌شود. تعداد کارکنان شرکت آنادارکو در سراسر جهان در حدود ۴۷۰۰ نفر می‌باشد. دفتر مرکزی این شرکت در برج آنادارکو در شهر وودلندز، تگزاس قرار دارد. آنادارکو از لحاظ میزان تولید نفت و گاز، پنجمین شرکت نفتی در ایالات متحده می‌باشد.
زیر صد بار وی از ناداری تو ز ادبار شوی سرباری
به طرز معناداری کمک کند بیشتر از آنچه مقادیر گذشتهٔ خود
خلق در فریاد از ناداریش از تهیدستی ضعیف آزاریش