ناخنک

ناخنک

معنی کلمه ناخنک در لغت نامه دهخدا

ناخنک. [ خ ُ ن َ ] ( اِ مصغر ) ماده فاسدی است که به شکل ناخن در چشم انسان وحیوان پیدا میشود. ( فرهنگ نظام ). مرضی است که اگر در چشم آدمی بهم رسد در صورت علاج نکردن زیاده گردد و اگر در چشم اسب و استر بهم رسد، اگر در حال علاج نکنند بکشد و شبیه است به ناخن ، و با لفظ آوردن ، بریدن ، دمیدن ، رستن ، مستعمل است. و گویند که به دیدن سهیل این مرض برطرف شود. ( از آنندراج ). ناخنه :
شمع محفل کنم آندم که دل روشن را
ماه نو ناخنک دیده شود روزن را.عارف کاشانی ( از آنندراج ).|| گوشه ناخن که بلند شده در گوشت فرو رود. ( فرهنگ نظام ). || مرضی است که در سم چارپا بخصوص خر پیدا میشود. || نام تخمی است دوائی که نام دیگرش اکلیل است. || نام قلمی است از زرگر که سرش به شکل ناخن است. || درقزوین هیزم های پیچیده و خیلی کوچک را که در ساق درخت انگور است ناخنک میگویند و آنها را میبرند که ساقه ضعیف نشود. ( فرهنگ نظام ). || ناخن کوچک. ( لغات فرهنگستان ).
ناخنک.[ خ ُ ن َ ] ( اِ مصغر ) به هر دو ناخن چیزی را بزور گرفتن. ( بهارعجم ). رجوع به ناخنک زدن شود :
میبرد وقت ناخنک از مشت
همچو تیشه فرو به سنگ انگشت.محمدقلی سلیم ( از بهارعجم و آنندراج ).|| پیش از خریدن چیز قابل خوردن از فروشنده قدری از آن را گرفته خوردن. ( فرهنگ نظام ). رجوع به ناخنک زدن شود.

معنی کلمه ناخنک در فرهنگ معین

(خُ نَ ) (اِ. ) ۱ - ناخن کوچک . ۲ - گوشة ناخن که در گوشت فرو رفته باشد. ۳ - لکّه ای به شکل ناخن که در چشم بوجود می آید.

معنی کلمه ناخنک در فرهنگ عمید

۱. ‹ناخنه› (پزشکی ) گوشت یا پوست زایدی که در گوشۀ چشم تولید و باعث تورم پلک می شود.
۲. (زیست شناسی ) برگشتگی گلبرگ ها به شکل ناخن.
۳. (زیست شناسی ) = اکلیل الملک
۴. (اسم مصدر ) [قدیمی] گرفتن چیزی با دو ناخن.
* ناخنک زدن: (مصدر لازم ) [عامیانه] اندکی از چیزی ربودن.

معنی کلمه ناخنک در فرهنگ فارسی

ناخن کوچک، برگشتگی گیاه بشکل ناخن، اندکی ازچیزی
( اسم ) ۱ - ناخن کوچک . ۲ - گوشه ناخن که بلند شده در گوشت فرو رود . ۳ - گیاهی است دوساله ازتیره سبزی آساهاو از دسته شبدرها که معمولا در دشتها و در کنار جاده ها روییده میشود. برگهایش مرکب ازسه برگچه دندانه دارو گلهایش کوچک و برنگ زرد و معطر میباشند . میوه آن بصورت نیام و بی کرک و برنگ مایل به سبز است و در آن نیزیک تا دو دانه قرارگرفته است .معمولا در موقعی که گلها در گیاه ظاهر میشوند ساقه گل دار آنرا چیده پس از خشک شدن بمعرض فروش میرسانند . در گیاه خشک شده کومارین واسید ملی لوتیک و مواد معطر یافت میشود . دم کرده پنج تاده درهزارگلهای این گیاه در مداوای تورم چشم و رفع التهاب کناره آزاد پلکها و همچنین بصورت کمپرس درباد سرخ بکارمیرود.این گیاه دراکثر نقاط دنیا ازجمله ایران بفراوانی میروید شبدرعطری اکلیل الملک : گیاه قیصر . ۴ - عارضه ای که بصورت غشائی مثلثی شکل از نسج ملتحمه معمولادر گوشه داخلی یکی از چشم ها پدیدار میشود و بطرف قرنیه نمو میکند و دید چشم را مانع میگردد . معالجه اش معمولا قطع این پرده باعمل جراحی است ظفره ظفره چشم ناخنه : شمع محفل کنم آن دم که دل روشن را ماه نوناخنک دیده شودروزن را. ( عارف کاشانی ) ۵ - قلمی است زرگران را که سرش بشکل ناخن است . ۶ - عمل گرفتن چیزی بوسیله دو ناخن . ۷ - چیزی را خرده خرده برداشتن ( و خوردن ) چنانکهکسی قبل از موقع ناهار باشپزخانه آید و تعداد کمی از غذا بردارد و بخورد . ۸ - عمل ربودن و خوردن چیزی اندک . ناخنک بند کردن .

معنی کلمه ناخنک در دانشنامه عمومی

ناخنک (زائده). ناخُنَک زائده یا غشایی مثلثی شکل است که در گردن، چشم، زانو، آرنج، مچ پا یا انگشتان رشد می کند.
ناخنک عبارت است از افزایش رشد لایه ملتحمه که در بیشتر موارد، رویش آن از گوشه فراخ چشم آغاز شده و بسا آن چنان بر روی ملتحمه پیشرفت کند که همه آن را که در برابر مردمک است، بپوشاند. ناخنک ممکن است نرم یا سخت و به رنگ زرد یا سرخ باشد.
ناخنک چشم معمولاً از سفیدی چشم ( ملتحمه ) روی سیاهی چشم ( قرنیه ) کشیده می شود.
ناخنک چشم یک ضایعه مثلثی است که از سفیدی چشم ( ملتحمه ) روی سیاهی چشم ( قرنیه ) کشیده می شود. این ضایعه ناشی از رشد خوش خیم بافت پیوندی و رگ های ملتحمه است. ناخنک معمولاً ابتدا به صورت یک سفیدی روی ملتحمه ایجاد می شود که به تدریج به سمت قرنیه رشد می کند. به علت وجود رگ های زیاد معمولاً رنگ ناخنک صورتی یا قرمز است. ناخنک گاهی ملتهب می شود و باعث سوزش و خارش و اشک ریزش می شود. گاهی ناخنک رشد زیادی می کند و تا وسط قرنیه می رسد و جلوی دید را می گیرد؛ به علاوه حتی ناخنک های کوچکتر هم می توانند با تغییر شکل قرنیه باعث ایجاد آستیگماتیسم شوند و دید افراد را تار کنند.
پرتو فرابنفش را در شکل گیری و پیشرفت ناخنک چشم مؤثر می دانند.
اگر ناخنک کوچک باشد و ظاهر ناخوشایندی نداشته باشد و باعث قرمزی و سوزش چشم ها نشود نیاز به درمان خاصی ندارد.
اگر ناخنک گهگاه ملتهب شود و سوزش و قرمزی چشم ایجاد کند مصرف قطره های اشک مصنوعی به صورت مکرر ممکن است باعث تسکین علائم شود. در مواردی که ناخنک التهاب شدیدی دارد می توان با نظر چشم پزشک یک دوره درمان با قطره های استروئیدی یا سایر قطره های ضد التهاب انجام داد.
در مورد ناخنک های بزرگتر که از لحاظ ظاهری و زیبایی اهمیت دارند یا با ایجاد آستیگماتیسم باعث تاری دید شده اند می توان با جراحی ناخنک را برداشت البته اگر ناخنک به صورت ساده برداشته شود احتمال عود آن زیاد است و به خصوص در افراد جوان و افرادی که ناخنک ملتهب دارند در نیمی از مواد عود دیده می شود. در این افراد بهتر است علاوه بر برداشتن ناخنک از روش های تکمیلی مثل پیوند ملتحمه یا استفاده از داروهای خاص ( مثلاً میتومایسین ) در حین جراحی استفاده شود.
برخی مطالعات نشان داده که مصرف میتومایسین حین و بعد از عمل ناخنک شانس عود ناخنک را کاهش می دهد.

معنی کلمه ناخنک در ویکی واژه

ناخن کوچک.
گوشة ناخن که در گوشت فرو رفته باشد.
لکّه‌ای به شکل ناخن که در چشم بوجود می‌آید.

جملاتی از کاربرد کلمه ناخنک

می‌برد وقت ناخنک از مشت همچو تیشه فرو به سنگ انگشت