ناباب

معنی کلمه ناباب در لغت نامه دهخدا

ناباب. ( ص مرکب ) که باب روز نیست. که متداول نیست. که معمول و مرسوم نیست. از مد افتاده : لباس ناباب. || در تداول عامه ، ناجور. ناسازگار. ناملایم. ناموافق. نامطبوع : غذای ناباب. دوستان ناباب.

معنی کلمه ناباب در فرهنگ معین

(ص . ) نامناسب ، ناجور.

معنی کلمه ناباب در فرهنگ عمید

۱. نامناسب، ناجور، ناپسند.
۲. آنچه معمول و مرسوم نیست.

معنی کلمه ناباب در فرهنگ فارسی

نامناسب، ناجور، ناپسند، آنچه که معمول است
(صفت ) ۱- نامناسب ناشایسته :[ حرفهای ناباب میگفت .] ۲- کسی که از جهات مختلف باانسان سنخیت نداشته باشد: [ رفیق ناباب .] ۳ - آنچه که باب روزنیست از مد افتاده . ۴ - نامطبوع ناموافق :[ غذای ناباب ].

معنی کلمه ناباب در ویکی واژه

نامناسب، ناجور.

جملاتی از کاربرد کلمه ناباب

آنچه زین دریا نمی‌آید به دست گوهر تحقیق ناباب فناست
جستجوی رفتگان سر بر هوا کردیم حیف پیش ما بود آنچه ما را در نظر ناباب شد
خواب در منزِل ناباب نبرد ساعتی چند چو از شب بگذشت
از کید مه و مهر به راحت نکند خواب آن کس که در این منزل ناباب برآمد
ورش خواهی همان نابود و ناباب شود نابودتر از نقش بر آب
حیات و روشنی را رمز شیرینی ندانم چیست؟ ولی مرگ سیاهش همسر ناباب را ماند