می توان
جملاتی از کاربرد کلمه می توان
اگر در آینه صورت همی توان دیدن دراو ز چرخ توان دید صورت اجرام
بهانه را پر پرواز می توان کردن به وضع هر دو جهان ناز می توان کردن
چمن پیرا ندانم جلوه کیست گل ناچیده خرمن می توان کرد
خاک در دیده همت نتوان زد، ورنه می توانم که چو خورشید جهانگیر شوم
برای به دست آوردن تعداد یک های یک آرایه بیتی، که به آن جمعیت یا وزن همینگ نیز گفته می شود، می توان تعداد یک ها را برای هر کلمه به طور جداگانه به دست آورد. برای مشاهده پیاده سازی بهینه، مقاله وزن همینگ را ببینید.
نگاه گرم برویت که می تواند کرد چنین که روی ترا شرم در میان دارد
چون فلاطونی اختیار کند دل که دیوانه می تواند شد
از کرشمه خلق را تا می توانی می کشی ور کسی از تو رها شد زلف در هم می کشد
حباب از چشمهٔ آبی چه جوئی شنا در آب دریا می توان کرد
پیش تو جا نمی توانم کرد وز تو خو وا نمی توانم کرد
تا پیش از ۱۹۲۰ میلادی، مردم آمریکا می توانستند کودکان را پست کنند.
می توان ایران و هندوستان خرید پادشاهی را ز کس نتوان خرید