میقات
معنی کلمه میقات در فرهنگ معین
معنی کلمه میقات در فرهنگ عمید
۲. محل احرام بستن حجاج، موضعی که حجاج در آنجا احرام می بندند.
۳. [جمع: مواقیت] [قدیمی] وقت، هنگام.
معنی کلمه میقات در فرهنگ فارسی
معنی کلمه میقات در دانشنامه عمومی
میقات در فرهنگ حج، «به مکانی گفته می شود که انجام فعل، مثل احرام، در آن مکان مشخص، ضرورت دارد. به باور مسلمانان، تحقق وعدهٔ خدایی برای گام نهادن در بارگاه خدایی، ضرورتاً از آن مکان آغاز می گردد. و همانطوری که قبل و بعد زمانی در ماه حج مُخِلّ به حقیقت و عبادت حج است، همچنین قبل و بعد مکانی نیز اخلال به مناسک حج وارد می سازد، و بدون توجه به آن، هرگز حج به تمام نخواهد رسید. »
میقات که از ریشه لغوی «وقت» گرفته شده، در اصل «مِوْقات» بوده و واو به جهت مکسور بودنِ میم، به یاء مبدل شده و میقات گشته است. معنای لغوی آن مصدر وقت است، یعنی «وقت داشتن».
اما مراد از «وقت داشتن» آن است که به طور مسلّم «زمان» در یک عمل، نقش حتمی دارد و لزوما باید در یک مقطع زمانی خاص، فعل یا عملی صورت پذیرد. کاربرد واژه میقات در مکان، به خاطر قرابت مفهومی آن با زمان یا به جهت کاربرد استعاره ای آن در مکان، به معنای لزوم امری در مکان مشخص است.
«مواقیت» جمع «میقات» است.
میقات بر دو قسم است:
• میقات زمانی:
اما میقات زمانی در این که احرام پوشیدن برای عمره تمتع و حج تمتع و حج قران و حج افراد زمان خاصی در نظر گرفته شده میان فقها اختلافی وجود ندارد، اختلاف در این است که برخی زمان را محدود به ماه شوال، ذیقعده و دهه اول ذیحجه ـ به مقداری که بتواند پس از احرام اعمال حج را انجام دهد ـ میدانند. این نظر مشهور فقها است. برخی از فقها زمان احرام را ماه شوال، ذیقعده و ده روز از ذیحجه دانسته اند، و برخی دیگر سه ماه شوال، ذیقعده و تمام ذیحجه را برشمرده اند.
• میقات مکانی:
از جمله مباحثی که میان فقها مورد اختلاف بوده است، تعداد میقات ها است؛ زیرا احادیث در این باره گوناگون است. مستفاد از روایات این است که شمار میقات ها به طور اجمال عبارتند از: ۱ ـ مسجد شجره ۲ ـ جحفه ۳ ـ یلملم ۴ ـ قرنالمنازل ۵ ـ عقیق ۶ ـ محاذات مواقیت ۷ ـ ادنیالحل ۸ ـ محل سکونت ۹ ـ مکه ۱۰ ـ فخ ۱۱ ـ مسجد تنعیم ۱۲ ـ جعرانه ۱۳ - حدیبیه ۱۴ ـ مکانی که با نذر باید از آنجا احرام بسته شود.
معنی کلمه میقات در دانشنامه آزاد فارسی
معنی کلمه میقات در دانشنامه اسلامی
رفتن به سوی حرم أمن الهی و کعبه معظّمه همراه با بریدن از خود و وابستگی نفسانی، از سویی انسان را میهمان آفریدگار جهان و صاحب خانه می کند و از سوی دیگر او را به دریای بی کران انسان های پاک و دعوت شده به سوی حق متصل می نماید؛ زیـرا کعـبه اوّلین خانه روی زمین، محلّ طواف ملائکة الله و همـه انبیـای عظام ـ علیهم السلام ـ از آدم ـ ع ـ تا خاتم ـ ص ـ بوده و شرافتی بس عظیم دارد.
تعریف میقات
ورود به بیت الله الحرام، پروانه وار گشتن در اطراف کعبه و لمس حجرالاسود و استشمام بادهای بهشتی از رکن یمانی، از راهی میسّر است که خدای سبحان ـ آن را بیان کرده و رسول گرامیش ـ ص ـ جایگاه و زمان آن را معین نموده است. آن هم با لباسی ساده و به دور از فخر و زینت و با شرایطی خاص.
معرفی مواقیت در روایات
امام صادق ـ علیهالسلام ـ فرمودند: «محرم شدن جهت عمره و حج، از مواقیت پنج گانه ای است که رسول خدا ـ ص ـ آن را معین نمود»، سپس فرمود: «رسول خداـ ص ـ برای اهل مدینه و کسانی که از آنجا به مکه می روند، ذوالحلیفه (مسجد شجره) و برای آنان که از شامات می آیند. جحفه و برای اهل نجد و عراق وادی عقیق و برای اهل طائف و آنانی که از آن مسیر عبور می کنند قرن المنازل و برای اهل یمن و عبور کنندگان از آن مسیر یلملم را میقات قرار داد.» آنگاه فرمود: «کسی که قصد خانه خدا را دارد، نباید از غیر این میقات ها عبور کند.»
← تفاوت مواقیت در برخی روایات
...
[ویکی شیعه] میقات به محل احرام بستن حج گزاران یا عمره گزاران گفته می شود. مسلمانانی که در اطراف مکه زندگی نمی کنند برای زیارت خانه خدا باید از یکی از پنج میقات احرام ببندند و به سمت مکه حرکت کنند: ۱. مسجد شجره یا ذوالْحُلَیفَه، ۲. جُحْفَه، ۳. وادی عَقیق یا ذاتُ عِرْق، ۴. قَرْنُ الْمَنازِل یا اَلسیلُ الکَبیر، ۵. یَلَمْلَم.
میقات عمره مفرده برای کسانی که داخل مکه اند، اَدْنَی الْحِلّ (در اولین نقطه ای که جزء حرم نیست)می باشد.
«میقات» بر وزن «مِفْعال»، در اصل «مِوْقاتْ» بوده و واو آن تبدیل به یاء شده است. در مورد اینکه «میقات» اسم آلت است(به معنای: چیزی که با آن زمان یا مکان موضوعی مشخص می شود) یا اسم زمان و مکان(به معنای: زمان یا مکان انجام کاری) اختلاف نظر وجود دارد. سلطان العلماء آن را اسم آلت می داند ولی طریحی در مجمع البحرین و ابن منظور در لسان العرب آن را اسم زمان و مکان دانسته اند. صاحب جواهر در بحث مواقیت می گوید: مراد از کلمه میقات در بحث حج حقیقةً یا مجازاً اماکن خاص است.
[ویکی اهل البیت] رفتن به سوی حرم أمن الهی و کعبه معظمه همراه با بریدن از خود و وابستگی نفسانی، از سویی انسان را میهمان آفریدگار جهان و صاحب خانه می کند و از سوی دیگر او را به دریای بیکران انسانهای پاک و دعوت شده به سوی حق متصل می نماید؛ زیرا کعبه اوّلین خانه روی زمین، محل طواف ملائکةاللّه و همه انبیای عظام علیهمالسلام از آدم علیه السلام تا خاتم صلی الله علیه و آله بوده و شرافتی بس عظیم دارد.
ورود به بیت اللّه الحرام، پروانه وار گشتن در اطراف کعبه و لمس حجرالاسود و استشمام بادهای بهشتی از رکن یمانی، از راهی میسّر است که خدای سبحان ـ آن را بیان کرده و رسول گرامیش صلی الله علیه و آله جایگاه و زمان آن را معین نموده است. آن هم با لباسی ساده و به دور از فخر و زینت و با شرایطی خاص.
امام صادق علیهالسلام فرمودند: «محرم شدن جهت عمره و حج، از مواقیت پنجگانهای است که رسول خدا صلی الله علیه و آله آن را معین نمود»، سپس فرمود: «رسول خدا صلی الله علیه و آله برای اهل مدینه و کسانی که از آنجا به مکه می روند، ذوالحلیفه (مسجد شجره) و برای آنان که از شامات می آیند. جحفه و برای اهل نجد و عراق وادی عقیق و برای اهل طائف و آنانی که از آن مسیر عبور می کنند قرن المنازل و برای اهل یمن و عبورکنندگان از آن مسیر یلملم را میقات قرار داد».
آنگاه فرمود: «کسی که قصد خانه خدا را دارد، نباید از غیر این میقات ها عبور کند».
میقاتهای پنجگانه که از هر سوی، محیط بر شهر مکه و حرم أمن الهی است، گویا مدخل ها و درب های ورودی برای میهمانان پروردگار متعالند؛ آنانی که از اطراف کره زمین خوانده شده اند و مصداق «یأتون من کل فجّ عمیق» گردیده اند و می خواهند مراسم حج ابراهیمی را به جای آورند.
میقات اولین محلی است که حاجی اعلان حضور می کند و در مقابل خالق یکتا خود را برهنه از همه وابستگی ها نموده و با حالتی خالصانه فریاد: «لبیک ألّلهمّ لبیّک...» برمی آورد. این حضور و شهود است و شاید یکی از اعلی مراتب آن است که زبان اولیای خدا را کُند می کند و توان لبیک گفتن را از آنان می گیرد.
همچنان که مالک بن انس می گوید: به همراه جعفر بن محمد علیهماالسلام جهت بجا آوردن مناسک حج رفتم چون به میقات رسیدم، آن حضرت را دیدم که در حالت احرام هر چه می خواست «لبیک» بر زبان جاری کند، صدا در گلویش قطع می گردید و حالش دگرگون می شد به طوری که نزدیک بود از روی مرکب به زمین افتد. عرض کردم، ای فرزند رسول خدا بگو ذکر «تلبیه» را.
[ویکی الکتاب] معنی مِیقَاتُ: زمان انجام یک کارخاص - وعده گاه (کلمه میقات معنایش نزدیک به معنای کلمه وقت است و تقریبا همان معنا را میدهد ، و فرق آن دواین است که : میقات آن وقت معین و محدودی است که بنا است در آن وقت عملی انجام شود ، بخلاف وقت که به معنای زمان و مقدار زمانی هر چیز ...
معنی مَوَاقِیتُ: وعده گاهها یشان (جمع میقات و میقات به معنی وقت معین شده برای عمل است و این کلمه بر مکان معین برای عمل نیز اطلاق میشود )
معنی مِیقَاتِنَا: وعده گاه ما (میقات :وقت معین شده برای عمل است و این کلمه بر مکان معین برای عمل نیز اطلاق میشود )
معنی مِیقَاتُهُمْ: وعده گاهشان (میقات :وقت معین شده برای عمل است و این کلمه بر مکان معین برای عمل نیز اطلاق میشود )
ریشه کلمه:
وقت (۱۳ بار)
«میقات» از مادّه «وقت» به معنای وقتی است که برای انجام کاری تعیین شده است، و معمولاً بر زمان اطلاق می گردد.
اما گاهی به مکانی که باید کاری در آن انجام پذیرد، گفته می شود، مانند «میقات حج» یعنی مکانی که هیچ کس بدون احرام نمی تواند از آنجا بگذرد.
و منظور از «میقات» در سوره «واقعه» همان «وقت مقرر قیامت» است، که در آن روز، همه انسان ها در محشر برای رسیدگی به حساب هایشان اجتماع می کنند، گاهی نیز به صورت کنایه، برای مکانی که برای انجام کاری مقرّر شده است به کار می رود.
معنی کلمه میقات در ویکی واژه
محل احرام بستن حاجیان.
مواقیت.
جملاتی از کاربرد کلمه میقات
تا کی چو مسیح دم ز طاعات زنید یا همچو کلیم لاف میقات زنید
فروردین هم سوی میقات دمن کرد ورود ساخت جلوه ید بیضای شقایق زخدود
با تو آن عهد که در وادی ایمن بستیم همچو موسی ارنی گوی به میقات بریم
مقصد اصلی دل را که لقای مهدی است همچو موسی ارنی گوی به میقات بریم
ماضی و مستقبل ایجاد و هم میقات کون جمله را امر خدا صادر این مصدر کند
تنی چو طور و دلی چون کلیم میباید که آورد بمیقات دوست تاب تجلی
هم ز فرعون بهیمی دور شو هم به میقات آی و مرغ طور شو
گر سینه شود سینا چه عجب گر جلوه کنی به میقاتم
کعبه را مستانه لبیک آرم از میقات عشق کز الستم هم به این لبیک گویا کرده اند