میشن
معنی کلمه میشن در فرهنگ معین
معنی کلمه میشن در فرهنگ عمید
معنی کلمه میشن در فرهنگ فارسی
میشین: پوست میش دباغت شده
( اسم ) پوست میش دباغت کرده .
معنی کلمه میشن در ویکی واژه
جملاتی از کاربرد کلمه میشن
دریغا چه میشنوی! «أَلسَلامُ المِؤمِنُ المُهَیْمِنُ» نام خداست- تبارک و تعالی- چون او مؤمن باشد، و مصطفی مؤمن باشد و سالک مؤمن باشد همه آینۀ یکدیگر باشند. «ألْمُؤمِنُ مِرْآةُ المُؤمِنُ»بیان این همه کرده است. نخستاخوانیت درست شود. اتحاد حاصل آید. «ألْمُؤمِنُ أَخِ المؤمِنُ» آنگاه خود را در آینۀ اخوانیت درست بیند.
پیش ازین گر قدسیان با یکدیگر راز میگفتند گوشم میشنید
کسی کو میشناسد دید حق اوست که اندر آفرینش مرسبق اوست
ز آستانش گرنیی واقف ندانی عرش چیست هر که این در میشناسد آگه از عرش خداست
تَعْرِفُ فِی وُجُوهِهِمْ در رویهای ایشان میشناسی و میبینی نَضْرَةَ النَّعِیمِ (۲۴) تازگی ناز و روشنایی شادی.
بوده آن حلقه مو منزل دلهای خراب که از او میشنوم ناله بیماری چند
مصطفی گفتا بمن کای مرد دین میشناسی شاه دین را از یقین
این دیده سرّ چون پدید آید چون دیده سر بود. عمر خطاب در مدینه و ساریه در عراق، عمر در میان خطبه همی گفت اندر مدینه که: یا ساریة! الجبل الجبل. ساریه در عراق سخن عمر میشنید. این شنیدن از کجا است؟ از آنجا که دلست، نه از آنجا که گل است.
دل میشنواندم در آن زلف نالیدن طایر شب آهنگ
از هر طرف که میشنوم بانگ غرقه است دریای عشق بین که چه طوفان گرفته است
آدام بیچن یک نویسنده آمریکایی است که در مجموعه کمیک بوکهای دی سی و مجموعه انمیشنهای تلویزیونی نویسندگی میکند.