میسان. [ م َی ْ ] ( ع ص ) خرامنده. ( منتهی الارب ). خرامنده و متبختر. ( ناظم الاطباء ) ( از متن اللغة ). متبختر. ( اقرب الموارد ). || هر ستاره درخشنده و روشن. ج ، میاسین. ( ناظم الاطباء ). هر ستاره روشن. ج ، میاسین. ( منتهی الارب ) ( از متن اللغة ) ( از اقرب الموارد ). || ( اِ ) نام شب بدر. ( منتهی الارب ) ( از متن اللغة ) ( ناظم الاطباء ) ( از اقرب الموارد ). میسان. ( ع ص ) خواب آلوده و بسیارخواب. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ). خواب آلوده و خوابناک ، مذکر و مؤنث در وی یکسان است. || زنی که از وقار واستواری گویا در حالت چرت می باشد. ( ناظم الاطباء ). میسان. [ م َ ی َ] ( ع مص ) مَیس. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ). خرامیدن. ( تاج المصادر بیهقی ) ( از متن اللغة ) ( از اقرب الموارد ). تبختر. ( یادداشت مؤلف ). و رجوع به میس شود. میسان. [ م َ ] ( اِخ ) ستاره ای است از جوزا. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ) ( از اقرب الموارد ) ( از متن اللغة ). نام ستاره ای از جوزامیان معره و مجره و آن یکی از دو ستاره هقعه باشد. ( از تاج العروس ، ماده م ی س به نقل از ابن اعرابی ). یکی از دو ستاره هقعه که منزل ششم از منازل قمر باشد. ( از منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ) ( از اقرب الموارد ) ( از متن اللغة ).
معنی کلمه میسان در فرهنگ فارسی
ستاره ای است از جوزا یکی از دو ستاره هقعه که منزل ششم از منازل قمر باشد
معنی کلمه میسان در فرهنگ اسم ها
اسم: میسان (دختر) (عربی) (طبیعت، کهکشانی) (تلفظ: maysān) (فارسی: مَیسان) (انگلیسی: maysan) معنی: خرامان راه رفتن، متکبرانه راه رفتن، ستاره ای درخشان، ستاره ی درخشان، ستاره ای در صورت فلکی جوزا
معنی کلمه میسان در فرهنگستان زبان و ادب
{Alhena} [نجوم] ستاره ای در صورت فلکی جوزا با قدر 1/9 که زیرغولی از ردۀ الف1 است و در فاصلۀ 57 سال نوری از زمین قرار دارد
معنی کلمه میسان در ویکی واژه
ستارهای در صورت فلکی جوزا با قدر ۱/9 که زیرغولی از ردۀ الف۱ است و در فاصلۀ ۵7 سال نوری از زمین قرار دارد.
جملاتی از کاربرد کلمه میسان
میسان دارای اکثریت جمعیت شیعه عرب جمعیت کمی از مردم کرد شیعه. مندائیان و مسیحیان می باشد. در جنوب توسط برخی از باتلاق های بین النهرین پوشیده گردیده است و به شکل سنتی خانه بسیاری از عربهای هور بوده است.
امعبیده یک منطقهٔ مسکونی در عراق است که در استان میسان واقع شدهاست. امعبیده ۹ متر بالاتر از سطح دریا واقع شدهاست.
استان میسان ( عربی: ميسان ) استانی در قسمت جنوب شرقی عراق و هم مرز با ایران می باشد . مرکز اداری آن شهر اماره می باشد و از ۶ بخش تشکیل گردیده شده. تا پیش از سال ۱۹۷۶ به اسم استان آمارا نامگذاری گردیده شده.
قدیمیترین نامی که از این شهر ماندهاست، نام خاراکس پایتخت پادشاهی میشاناست که مورخان بنای آن را به هیسپاوسین پادشاه نسبت میدهند. برخی نیز بنای آن را پیش از اسکندر میدانند و معتقدند که خاراکس پایتخت پادشاهی میسان بوده که در قرن دوم پیش از میلاد مسیح در جنوب عراق و جنوب غربی ایران تشکیل شده. مملکت میسان را «اسبار سیز» در سال ۱۲۷ ق. م در جلگهای وسیعی که از شمال به جنوب پادشاهی بابل و از جنوب به پادشاهی عیلام متصل بود، تأسیس کرد.
آنها که اشراف مکه بهشمار میرفتند، در قرن دوازده میلادی و با زعامت مشیرف که از نسل قتادة بن ادریس بود به عراق مهاجرت کردند و در منطقه میسان و غرب كرخه خوزستان مستقر شدند.
عراق کشوری است با قومیتهای گوناگون و ساکنان آن را عرب، کرد،ترکمن، آشوری، کلدانی، مندایی، صابئین و غیره تشکیل میدهند. کُردها در نواحی شمال و شمال شرقی عراق که به کردستان عراق مشهور است و استانهای واسط، استان دیاله و میسان زندگی میکنند آنها از لحاظ فرهنگی، زبانی و طرز پوشش ایرانی هستند و با عربها متفاوتاند. ۵۹٪ عراقیها مسلمان شیعه ۴۰٪ مسلمان سنی متباقی آن مسیحی ایزدی هستند.
دگر بوم میسان و رود فرات پر از چشمه و چارپای و نبات