میرزایی. ( حامص مرکب ) صفت و حالت و پیشه میرزا. نویسندگی ومنشی گری. || سلوک و رفتار مانند میرزا. || گستاخی و غرور و تکبر. ( ناظم الاطباء ). - میرزایی کشیدن ؛ نازبرداری کردن. ( غیاث ). || ( ص نسبی ) منسوب به میرزا. آنچه یا آن که به میرزا نسبت دارد. || قبای دراز با آستین های فروهشته و گشاد. جبه و بالاپوش دراز آستین بلند. ( ناظم الاطباء ). || قسمی خربزه. ( یادداشت مؤلف ).
ابراهیم میرزایی (زادهٔ مهر ماه ۱۳۱۸ در گرگان) رزمیکار ایرانی و بنیانگذار هنر رزمی کونگفو توآ است.
۱۳۹۰- پنجره – یک اپیزود (قدرتالله صلح میرزایی)
فضا، استوارت الدن، همن حاجیمیرزایی (مترجم)، ناشر: فضا و دیالکتیک.
خرقه پوشی است خودنمایی نیست عشقبازی است میرزایی نیست
تبدیلشدن به اوربان: طبق کدام معیار؟ جان فریدمن، همن حاجیمیرزایی (مترجم)، ناشر: فضا و دیالکتیک.
تأملی در نظریات متقدم آنری لوفور، آدام دیوید مورتن و استوارت الدن، همن حاجیمیرزایی (مترجم)، ناشر: فضا و دیالکتیک.
او در دوران حکومت پهلوی، دهها دوره آموزشی را از آمریکا تا اسراییل، اروپا و شرق آسیا گذراند و یک سلاح کمری هم از شاه پاداش گرفت. ابراهیم میرزایی پیش از انقلاب در تهران معبد ساخت تا سبک رزمی ابداعیاش را آموزش دهد. به گفته وی این ورزش ۷۳ هزار تکنیک دارد. آغاز شهرت چشمگیرش در کشور، سال ۱۳۵۳ بود و انتشار گزارشی در مجله پرتیراژ دنیای ورزش با تیتر «اینجا معبد کونگ فو ایران است».
سامانتا پاور سفیر آمریکا در سازمان ملل متحد، بلافاصله پس از این رأیگیری به شورای امنیت گفت که کاستن از تحریمها تنها زمانی شروع خواهد شد که ایران الزامات خود را به طرز تأیید شدهای به جا آورده باشد، و نیز ایران را به «رها کردن فوری همهٔ آمریکاییان به ناحق بازداشت شده» فراخواند و مشخصاً از امیر میرزایی حکمتی، سعید عابدینی، و جیسون رضاییان، که در ایران زندانی بودند و رابرت لوینسون، که در ایران مفقود شده، نام برد.
نفس مایه را میکشد لاف هستی به رسوایی بیزر و میرزایی
قاسم میرزایی نیکو، نماینده دماوند و فیروزکوه در مجلس، گفته است که اعتراضها در بیش از ۵۰۰ نقطه ایران رخ داده است؛ هر چند بر پایهٔ برخی از منابع دیگر، اعتراضات در ۲۹ استان و ۱۰۴ شهر و ۷۱۹ جای کشور، رخ داده است.
شهر گشوده یا حق به شهر؟ نیل برنر، همن حاجیمیرزایی (مترجم)، ناشر: فضا و دیالکتیک.
میرزایی که شمیم نفس خلق خوشش گر شود عطرفروش سرِ بازار صبا