میدان الکترومغناطیسی

میدان الکترومغناطیسی

معنی کلمه میدان الکترومغناطیسی در فرهنگستان زبان و ادب

{electromagnetic field} [فیزیک] میدان های نوسانی الکتریکی و مغناطیسی متعامد که بر جهت انتشارشان عمود باشند

معنی کلمه میدان الکترومغناطیسی در دانشنامه عمومی

میدان الکترومغناطیسی میدانی است که توسط ذرات باردار الکتریکی که دارای شتاب هستند، ایجاد می شود. در واقع برهم کنش دو میدان مغناطیسی و الکتریکی عمود برهم یک میدان الکترومغناطیس به وجود می آورد. این میدان بر جرم های بارداری که درون آن قرار دارند اثر می گذارد و رفتارشان را تغییر می دهد. اندازه ( شدت ) میدان الکترومغناطیسی می تواند بی نهایت باشد و برهمکنش الکترومغناطیسی را توضیح می دهد که یکی از چهار برهم کنش بنیادی طبیعت است. این موضوع در معادلات ماکسول و قانون نیروی لورنتز توضیح داده شده است.
این میدان رابطه نزدیکی با تابش الکترومغناطیس دارد.

معنی کلمه میدان الکترومغناطیسی در دانشنامه آزاد فارسی

میدان الکترومغناطیسی (electromagnetic field)
در فیزیک، ناحیه ای که در آن بر ذرۀ باردار الکتریکی نیرو وارد می شود. اگر این نیرو فقط بر ذرۀ متحرک وارد شود، میدان از نوع میدان مغناطیسی خالص است، اما اگر نیرو بر ذرۀ در حال سکون وارد شود، میدان از نوع میدان الکتریکی است. هر دو میدان همزمان می توانند حضور داشته باشند. مثلاً، موج نور متشکل از دو میدان الکتریکی و مغناطیسی متعامد است که همزمان در راستای عمود بر هر دو میدان منتشر می شود.

معنی کلمه میدان الکترومغناطیسی در ویکی واژه

میدان‌های نوسانی الکتریکی و مغناطیسی متعامد که بر جهت انتشارشان عمود باشند.

جملاتی از کاربرد کلمه میدان الکترومغناطیسی

بار الکتریکی ویژگی فیزیکی بنیادی ماده است. هنگامی که ماده‌ای باردار در میدان الکتریکی یا مغناطیسی قرار می‌گیرد، نیرویی را از طرف این میدان‌ها احساس خواهد کرد. بار الکتریکی مرتبط با میدان الکتریکی است. همچنین، بار الکتریکی متحرک، میدان مغناطیسی تولید می‌کند. به ترکیب میدان‌های الکتریکی و مغناطیسی، میدان الکترومغناطیسی گفته می‌شود. برهم‌کنش بارها، نیروی الکترومغناطیسی تولید خواهد کرد. این نیرو پایه و اساس فیزیک است.