میخی

معنی کلمه میخی در لغت نامه دهخدا

میخی. ( ص نسبی ) منسوب به میخ. آنچه نسبت به میخ دارد. شبیه میخ. مانند میخ.
- خط میخی . رجوع به ذیل کلمه خاورشناسی و خط شود.
|| در اصطلاح متصوفه ، خرقه و جبه درویشان و آن را هزار میخی نیز گویند. ( آنندراج ) ( از برهان ).نوعی از جبه و خرقه درویشان که دو ته جامه سفید را به رشته های خیلی ستبر جابجا دوزند. ( غیاث ). خرقه وبالاپوش درویشان که سوزن زده نیز گویند. ( یادداشت لغت نامه ).

معنی کلمه میخی در فرهنگ معین

(ص نسب . ) منسوب به میخ خرقة درویشان ، هزار میخی .
(ص نسب . )منسوب به میخ ، خط ~نام خطی است که به علت شباهت علامات آن به «میخ » ب دین نام خوانده می شود و ظاهراً از اختراعات سومریان است . سنگ نبشته های کهن آشوری و بابلی بدین خط است .

معنی کلمه میخی در فرهنگ عمید

شبیه میخ: خط میخی.

معنی کلمه میخی در فرهنگ فارسی

خط میخی: نوعی خط که علامات آن شبیه میخ بوده وبعضی ازمحققین آنراازاختراعات سومریان دانسته اند
۱- منسوب به میخ . یا خط میخی .۲ - خرقه درویشان هزار میخی .

جملاتی از کاربرد کلمه میخی

از سخن گویند میخیزد سخن، بگشای لب تا زبان بسته در گفتار بگشاید مرا
نشنیدی که صوفیی می‌کوفت زیر نعلین خویش میخی چند
مرا ز گندم فرمودن تو یاد آمد رزند میخی فرمودن امیر اسحاق
اگر چه عشق نخست از مجاز میخیزد حقیقت همه عالم درین مجاز آمد
زین شیوه که اکنون گل تر میخیزد از بلبل مست ناله بر میخیزد
مگر بسوخت دل زار کز درون دودی بلند میشود و ناله پست میخیزد
زان پسته که شیرینی جان میخیزد شوری است که از شکرستان میخیزد
کاین هفت خدنگ چار بیخی وین نه سپر هزار میخی
کورتانیدزه از سال ۲۰۱۱ در صحنهٔ سیاست گرجستان وارد عمل شد. از جمله در اعتراضات علیه حکومت رئیس‌جمهور میخیل ساآکاشویلی، به عنوان متحد رهبر مخالفان نینو بورجانادزه شرکت نمود.
از عشق تو برقی بزمین افتادست این دود به آسمان از آن میخیزد
از آن ز بعد تغا میکنم دعای بقات که در دعای تو میخیزد از فرشته نفور