میجو

معنی کلمه میجو در لغت نامه دهخدا

میجو. ( اِ ) عدس. مرجو. مرجمک. مرژو. || نخود. ( ناظم الاطباء ). به معنی منجوق است که منجو و مرجو نیز گویند. ( از شعوری ج 2 ورق 366 ).

معنی کلمه میجو در فرهنگ فارسی

( اسم ) متکی .

معنی کلمه میجو در دانشنامه عمومی

لی سونگ آه ( کره ای:  이승아؛ زادهٔ لی می جو ( کره ای:  이미주 ) در ۳ سپتامبر ۱۹۹۴ ) که بیشتر با نام میجو شناخته می شود، خواننده، رقصنده و انترتینر اهل کره جنوبی است. او در نوامبر ۲۰۱۴ به عنوان یکی از اعضای گروه دخترانهٔ کی - پاپ لاولیز زیر نظر وولیم انترتینمنت فعالیت خود را آغاز کرد.
میجو زادهٔ ۲۳ سپتامبر ۱۹۹۴ در شهرستان اوکچئون، استان چونگچئونگ شمالی، کره جنوبی است.
در ۱۲ اوت ۲۰۲۲، میجو مبلغ ۳۰ میلیون وون از طریق انجمن امدادرسانی پل امید کره برای سیل ۲۰۲۲ کره جنوبی اهدا کرد.

جملاتی از کاربرد کلمه میجو

چونکه مرد او ببین که میجوید عشق او بی تنش بجان پوید
عنان گسسته، تو را بحر جود میجوید به ریگ بادیه، ای ماهی تپان چونی؟
در بدر میگردم و میجویمش روز تا شب این سخن میگویمش
از آن میجویمت نی راز اینجا همان میگویمت سرباز اینجا
اگر آن وصل میجوئی در اینجا تو داری پس چه میجوئی در اینجا
جهان را مدتی بسیار دیدم چه میجویم دگر انگار دیدم
دردل عاشق چه میجویی نشان غیریار نیست نام غیر در دار و دیار عاشقان
خبر داری که جانم هست حیران ترا میجویم اندر دید مردان
تن اندر عشق ده وز عشق میگوی جمال بی نشان در عشق میجوی
در تو میجویم دُر از دریای تو اوفتاده اندرین سودای تو