مکون. [ م ُ ک َوْ وِ ] ( ع ص ) هست کننده و خلق کننده و از نو بیرون آورنده. ( ناظم الاطباء ). موجد. به وجود آورنده : جمله ابداع و انشاء و اختراع و افشاء تعلق به مکون اشیاء و خالق ماشاء دارد. ( مقامات حمیدی چ اصفهان ص 26 ). مکون. [ م ُ ک َوْ وَ ] ( ع ص ) هست نموده شده و پیدا کرده شده. ( غیاث ). به وجود آورده شده. موجودشده. هست شده. مکون. [ م َ ] ( ع ص ) سوسمار که خایه بسیاردارد در شکم. ( مهذب الاسماء ). بیضه زیر بال گیرنده یا بیضه داده از سوسمار و ملخ و مانند آن. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( از اقرب الموارد ) ( از ناظم الاطباء ).
معنی کلمه مکون در فرهنگ معین
(مُ کَ وَّ ) [ ع . ] (اِمف . ) به وجود آورده شده ، موجود شده . (مُ کَ وِّ ) [ ع . ] (اِفا. ) به وجود آورنده ، موجد.
معنی کلمه مکون در فرهنگ عمید
به وجودآورده شده، به وجود آمده. تکوین کننده، به وجودآورنده، هست کننده.
معنی کلمه مکون در فرهنگ فارسی
تکوین کننده، بوجود آورنده، هست کننده، بوجود آورده شده، بوجود آمده ( اسم ) بوجود آورنده موجد
معنی کلمه مکون در ویکی واژه
به وجود آورده شده، موجود شده. به وجود آورنده، موجد.
جملاتی از کاربرد کلمه مکون
چه عشق عشق حقیقی که بر صحیفه کون طفیل او شده نقش مکونات رقم
و گفت: نابینا آن است که خدای را به اشیاء بیند و نبیند اشیاء را به خدا و بینا آن است که از خدای بود نظر او به مکونات.
حرف وجود شسته ز لوح مکونات خط عدم کشیده در آیات کن فکان
آبشار خونه دلیل اصلی عدم امکان کشتیرانی رودخانه مکونگ به چین است. در اواخر قرن نوزدهم، استعمارگران فرانسوی تلاشهای مکرری برای عبور از آبشار انجام دادند، اما تلاشهای آنها شکست خورد. این دشواری منجر به ساخت راهآهن دون دت به دون خون در جزایر دون دت و دون خون شد.
گازر شده بگاه وجود مکونات معبر شده بگاه کرامات اولیا
میتوان گفت گوناگونی گونههای ماهی به صورت یکسان میان ماهیهای دریایی و ماهیهای زیستبوم آب شیرین تقسیم میشود. ناحیهٔ هند-آرام مرکز اصلی گوناگونیهای ماهیهای دریایی است در حالی که ماهیهای آبهای شیرین بیشتر در حوضهٔ آبریز رودخانههای بزرگ جنگلهای بارانخیز استوایی گوناگونی دارند به ویژه در بستر رودهای آمازون، کنگو و مکونگ. بیش از ۵۶۰۰ گونهٔ ماهی در آبهای شیرین منطقهٔ گرمسیری قارهٔ آمریکا و منطقهٔ معتدل آمریکای جنوبی وجود دارد (قلمرو نوگرمسیری). این گونههای ماهی نزدیک به ۱۰٪ همهٔ گونههای مهرهداران را پوشش میدهند. ناحیههای سرشار از مواد خوراکی بستر آمازون مانند کانتائو به تنهایی بیشتر از کل اروپا گوناگونی در ماهیهای آبهای شیرین دارند.
«اللَّهِ الَّذِی لَهُ ما فِی السَّماواتِ وَ ما فِی الْأَرْضِ» قال الواسطی: الکون کلّه له فمن طلب الکون فانّه المکون و من طلب الحقّ فوجده سخر له الکون بما فیه.
هو دو حرف است «ها» و «واو» و مخرج «ها» آخر حلق است و مخرج «واو» اول حلق. اشارت میکند که در آمد این حروف باول از اوست! و بازگشت آن در آخر باوست! منه بدأ و الیه یعود. و گفتهاند که اشارت بمخلوقات و مکونات است، که در آمد هر چیز در بدایت از قدرت اوست، و بازگشت همه در نهایت با حکم اوست.
مکونات همه داغ نیستی گیرند کسی نماند ا زضربت زوال مصون
انگکور که در زبان خِمِر به معنی شهر است نزدیک ساحل شمالی دریاچه تانل سَپ (یعنی دریاچهٔ بزرگ) ساخته شده است. این دریاچهٔ بزرگ و کم عمق که رودخانهٔ فرعی مکونگ را تغذیه میکند زمانی مملو از ماهی و زمینهای اطراف آن حاصل خیز بود.
کمپنگ چام یکی از استانهای کامبوج است. این استان درزمینهای پست مرکزی رودخانه مکونگ قرار دارد و از شمال به کامپونگ تام از شرق به تانگ خام و از غرب به مرز استان کامپونگ و از جنوب پایلینبه جنوب متصل است. استان کمپنگ چام ۱۶۸۰۶۹۴ نفر جمعیت دارد؛ و دارای ۱۷۵۸ روستا میباشد. کمپنگ چام به عنوان دومین استان پرجمعیتترین در کشور است.
رنگ افعی گومپرشت سبز روشن و چشمگیر است عکسی از این مار درختی به عنوان تصویر روی جلد گزارشی که در سال ۲۰۰۸ توسط صندوق جهانی حیات وحش به نام «نخستین تماس در مکونگ بزرگ: اکتشافات گونههای جدید» انتخاب و منتشر شد. طول کل افعی گومپرشت بزرگسال به طول کل (از جمله دم) به ۱٫۳ متر میرسد.
مکونات همه داغ نیستی گیرند که کس نماند از ضربت زوال مصون
مختار روزگارم اگر ردّ عالمم فخر مکوناتم اگر عار کشورم
پس از بازگشت، او با معماران دیگری از جمله جورج دبلیو شلورتون و ویلیام اف. اولیفانت در مکون کار کرد. زمانی که اولیفانت شرکت خود را راه اندازی کرد، لیگ به همراه دلمار آ. وارن، دانشجوی رشته فناوری جورجیا، همراه شد. اولیفانت بهطور ناگهانی در آوریل ۱۹۳۳ در سن ۴۰ سالگی درگذشت، ثبت نام دولتی برای معماران در جورجیا به مدرک معماری (که لیگ نداشت) یا ده سال تجربه در یک دفتر دارای (که او انجام داد) و گذراندن یک امتحان یک هفته ای نیاز داشت.
(و اما سخن ما اندر رد آن قول که این مرد گفته است که گرانی و سبکی و تاریکی و روشنی و دیگر اعراض که اندر اجسام است به سبب آن تفاوت است که هست اندر تراکیب اجسام از اجزای هیولی و جوهر خلا، آن است که گوییم: به دعوی این مرد هر جسمی که آن گران تر است، اندر او اجزای هیولی بیشتر است و جوهر خلا اندر او کمتر است، و همی گوید که جستن خاک- که اندر او جوهر خلا کمتر است- مر این جای تنگ را که میانة عالم است بدین سبب است، و علت تاریکی جسم را همی کمتری اجزای خلا نهد اندر او- چنانکه ما مر قول این مرد را یاد کردیم پیش از این که همی گوید: چو مر آهن را به سنگ برزنند از آن زخم همی گشاده شود و خلا بدان جایگه بیشتر شود و روشنی آتش بدان جای همی از آن پدید آید-، و اگر این قاعده استوار بودی که ترکیب همه مکونات از اجزای هیولی و جوهر خلا بودی، واجب آمدی که هر چه گران و سخت است تاریک بودی و هر چه سبک و نرم است روشن بودی، و لیکن مشاهدت عالم بر درستی این قول همی گواهی ندهند، از بهر آنکه سیماب از خاک گران تر است و لیکن از او روشن تر است و نرم تر است، و اگر ما پاره ای بلور و پاره ای شبه را بساییم تا به مساحت هر دو به یک اندازه شوند، بلور از شبه سخت تر و روشن تر و گران تر باشد، و به قول این مرد گرانی و تیرگی و سختی از هیولی است و سبکی و روشنی و نرمی از جوهر خلاست، پس بدانچه بلور گران تر از شبه است، واجب آید که اندر بلور اجزای هیولی بیشتر از آن است که اندر شبه است و بدانچه شبه تاریک است، واجب آید که اندر شبه اجزای هیولی بیشتر از آن است که اندر بلور است و این محال باشد، و نیز بدانچه بلور روشن تر است از شبه، واجب آید که اجزای خلا اندر بلور بیشتر از آن است که اندر شبه است و لیکن بدانچه شبه سبک تر از بلور است، واجب آید که اندر شبه اجزای خلا بیشتر از آن است که اندر بلور است و این نیز محال باشد، و قاعده ای که آن مر بازجوینده را از آن بر محال دلیلی کند، محال باشد. پس ظاهر کردیم که قاعده سخن این مرد به گزاف و سست است.)
آبشار خونه بزرگترین آبشار جنوب شرق آسیا است. وجود این آبشار دلیل اصلی قابل کشتیرانی نبودن کامل رود مکونگ به چین است. این آبشار با هزاران جزیره و آبراههای بیشماری خود باعث شدهاست که به این منطقه نام سیفان دان یا «۴۰۰۰ جزیره» دادهاست.