مکروه

معنی کلمه مکروه در لغت نامه دهخدا

مکروه. [ م َ ] ( ع ص ) ناپسندیده و ناخوش. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( از اقرب الموارد ). ناپسند و ناگوار وناخوش آیند و دارای کراهت. ( ناظم الاطباء ) : کل ذلک کان سیئه ُ عند ربک مکروهاً. ( قرآن 38/17 ).
تا روز پدید آید و آسایش گیرم
زین علت مکروه و ستمکار و ژکاره.خسروانی.اگر در خود تفکر کند یا در صفاتی است که آن مکروه حق است... و آن معاصی و مهلکات است. ( کیمیای سعادت ). چاره نمی شناسم از اعلام آنچه حادث شود از محبوب و مکروه. ( کلیله و دمنه ). اگر در کاری خوض کند که عاقبتی وخیم و خاتمتی مکروه دارد... از وخامت آن او را بیاگاهانم. ( کلیله و دمنه ). مصنف چه معتوه مردی باشد و مصنف چه مکروه کتابی. ( چهارمقاله چ معین ص 111 ).
زان نجوشانم که مکروه منی
بلکه تا گیری تو ذوق و چاشنی.مولوی.اما صبر قلب هم دو گونه است صبر بر مکروه و صبر از مراد. ( مصباح الهدایه چ همایی ص 380 ).
- مکروه داشتن ؛ ناپسند داشتن و نفرت داشتن. ( ناظم الاطباء ).قبیح دانستن. ناخوش داشتن. ( یادداشت به خط مرحوم دهخدا ) : طایفه ای آن را مکروه داشته اند به دلالت این خبر که از رسول صلی اﷲ علیه وسلم پرسیدند که... ( مصباح الهدایه ، ایضاً ص 335 ).
- مکروه شمردن ؛ استهجان. ( یادداشت به خط مرحوم دهخدا ). ناپسند داشتن.
|| زشت. ( ناظم الاطباء ). کریه. زشت. ( یادداشت به خط مرحوم دهخدا ) : طوطیی را با زاغی در قفس کردند... از قبح مشاهده او مجاهده می بردو می گفت این چه طلعت مکروه است و هیئت ممقوت. ( گلستان ).
ور پرده عشاق و صفاهان و حجاز است
از حنجره مطرب مکروه نزیبد.سعدی ( گلستان ). || ( اِ ) شر، و در حدیث است «خلق المکروه یوم الثلاثاء و خلق النور یوم الاربعاء» که در اینجا از مکروه ، شر اراده شده است. اذی [ اَ ذا ]. ( یادداشت به خط مرحوم دهخدا ). آفت. رنج. بلا. داهیه. مصیبت. محنت :
و او نیز به خدمت همی شتابد
مکروه جهان دور بادش از جان.فرخی.همه جهان به دل سوخته همی گفتند
که یا الهی مکروه را به ما منمای.فرخی.چه اگر از این طریق عدول افتد هر روز مکروهی یابد. ( کلیله و دمنه ).
مسلم خاکت از آفات و عاهات
منزه صحنت از مکروه و محذور...
جمال الدین عبدالرزاق ( دیوان چ وحید دستگردی ص 182 ).

معنی کلمه مکروه در فرهنگ معین

(مَ ) [ ع . ] ۱ - (ص . ) ناپسند، زشت . ۲ - یکی از احکام خمسة تکلیفی است و آن امری است که ترکش راجح و فعلش مرجوح است مانند نماز در حمام و خریدن گوشت حیواناتی که عادتاً نمی خورند، چون اسب و غیره .

معنی کلمه مکروه در فرهنگ عمید

۱. (فقه ) عملی که ترک آن پسندیده است و ارتکاب آن عقاب و کیفر ندارد.
۲. [قدیمی] ناپسند، ناپسندیده، ناروا.
۳. [قدیمی] زشت.

معنی کلمه مکروه در فرهنگ فارسی

ناپسند، ناپسندیده، ناروا، شر، بدی
۱ - ( اسم ) ناپسندیده کراهت داشته شده : [ می ترسم که این رسم ناستوده و مکروه مذموم با ولاد و اخلاف و اعقاب تو برسد . ] ( سلجوقنامه ظهیری . چا . خاور . ۲ ) ۲۴ - ( صفت ) زشت : [ طوطیی با زاغی در قفس کردند ... و از قبح مشاهده او مجاهده میبرد و میگفت : این چه طلعت مکروه است و هیات ممقوت و منظر ملعون و شمایل ناموزون ? ] ( گلستان . چا . فروغی ۳ ) ۱۵۳ - ( اسم ) بلا آفت : [ بدان که جز بی رحمی شتر بان که خداوند من است و زمام تسخیر و تذلیل من بدست او دادهاند چیزی دیگر چون نزول مکروهی بر ساحت احوال و عدول مزاج از جاده اعتدال که از موجبات این شکل تواند بود نیست . ] ( مرزبان نامه ) ۱۳۳۷.ص ۴ )۱۹۵ - یکی از احکام خمسه تکلیفی است و آن امری است که ترکش راجح و فعلش مرجوح است مانند نماز در حمام و خوردن گوشت حیواناتی که عاده نمی خورند چون است و غیره . بعبارت دیگر مکروه امریست منهی نه نهی غیر تحریمی که آنرا نهی تنزیهی نیز گویند و آن مقابل مستحب است . اگر انجام دادن امور مستحب راجح است ترک امور مکروه راجح است و اگر ترک کلیه مستحبات از گناهان کبیره محسوب میشود ارتکاب همه مکروهات نیز موجب کیفر اخروی است ( از دستور العلمائ قواعد شهید قوانین الاصول )

معنی کلمه مکروه در دانشنامه آزاد فارسی

رجوع شود به:احکام پنج گانه شرعی

معنی کلمه مکروه در دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] ـــ مکروه امری است که راجح الترک باشد. ـــ مکروه به عمل مرجوح، و با اولویت در ترک اطلاق می شود.
مکروه، از اقسام محکوم به بوده و به عملی گفته می شود که شارع مقدس به طور غیرالزام مکلف را از انجام آن باز می دارد؛ به بیان دیگر، مکروه به معنای درخواست غیرالزامی شارع از مکلف برای ترک عملی است، مانند: نخوردن غذا یا آب داغ. و به عبارت دیگر مکروه امری است که ترک آن اولی باشد بدون منع از فعل.
از نظر اصولیون
در این که مکروه، منهی عنه است یا نه میان اصولی ها اختلاف است؛ « مالکیه »، « شافعیه » و « حنابله » معتقدند فعل مکروه منهی عنه است، و برخی دیگر مانند « حنفیه » و « ابن سبکی » از «شافعیه» معتقدند فعل مکروه منهی عنه نیست.
[ویکی شیعه] مکروه، اصطلاحی فقهی درباره عملی است که ترک کردن آن بهتر از انجام دادن است. کراهت ، گاه در عبادات است و گاه در معاملات و کسب و کار. کراهت در عبادات به معنای کم شدن ثواب آن عبادت نسبت به عبادت های مشابه است و کراهت در معامله به معنای ناپسنددانستن شارع در انجام آن است. نماز گزاردن در برخی مکان ها مانند حمام و آشپزخانه و در برخی حالت ها مانند خواب آلودگی یا در لباس سیاه از جمله عبادات مکروه است.
مکروه در لغت از ریشه "کره" و به معنای سختی ای است که بر انسان وارد می شود. در اصطلاح فقهی نیز عملی است که ترک کردن آن بهتر از انجام دادن است.
عمل مکروه ازجهت نوع کراهتش، بر چند قسم است، که عبارتند از:
[ویکی فقه] مکروه (اصول).
...

معنی کلمه مکروه در ویکی واژه

ناپسند، زشت.
یکی از احکام خمسة تکلیفی است و آن امری است که ترکش راجح و فعلش مرجوح است مانند نماز در حمام و خریدن گوشت حیواناتی که عادتاً نمی‌خورند، چون اسب و غیره.

جملاتی از کاربرد کلمه مکروه

هر چه مکروه ست چون شد او دلیل سوی محبوبت حبیبست و خلیل
تابکی جان عزیز خویش را سازی هدف تیر مکروهات بارد از کمان روزگار
زان نجوشانم که مکروه منی بلکه تا گیری تو ذوق و چاشنی
العبادة و لا یدفع عنک مضرّة و لا مکروها. رب العالمین ابراهیم (ع) را بپسندید و او را بستود بانکار که نمود بر بت پرستی پدر. معنی آنست که: ای محمد (ص) قوم خود را خبر ده از قصّه ابراهیم، آن مرد پیغامبر راستگوی راست رو که پدر خود را گفت، آزر بت پرست: «لِمَ تَعْبُدُ ما لا یَسْمَعُ وَ لا یُبْصِرُ»
احکام تکلیفی:۱ -واجب۲ -حرام۳- مستحب۴- مکروه۵- مباح
گر به چشم تو هست دختر خال هست مکروه و زشت باطن و زال