مکررا
معنی کلمه مکررا در فرهنگ معین
معنی کلمه مکررا در فرهنگ فارسی
جملاتی از کاربرد کلمه مکررا
اسلکور از توسعه فردی بهره میبرد. پتریک وولکردینگ دارنده تمام حقوق اسلکور بوده و توسعه و پیشبرد اسلکور را از ابتدا تا کنون پیش بردهاست. امری که مکرراً با انتقاد تازه واردان به فضای اسلکور مواجه میشود، از نظر کثیری از کاربران قدیمی اسلکور نقطه قوت و دلیل پایداری این توزیع به حساب میآید، گرچه میتوان دلیل فواصل انتشار به نسبت طولانیتر شدهٔ اسلکور را در این شیوه توسعه جستجو کرد.
در این قصیده چو انعام شد قوافی اگر مکررات ز تکرار هیچ باک مدار
طالب زاده مسئولیت مؤسسه افق نو را بر عهده داشت. این مؤسسه کنفرانس «هالیوودیسم و بیداری اسلامی» را برگزار کرد و مهمانهایی چون شان استون و کاترین پرز-شکدم را از اروپا و آمریکا برای شرکت در آن به ایران آورد. الکساندر دوگین و چهرههای دیگری از کشورهای غیرغربی نیز مکرراً مهمان طالب زاده بودند. طالب زاده همچنین از پایهگذاران شبکه تلویزیونی افق بود.
با توجه به محدودیت در چرخش افقی توپ، کل زرهپوش میبایست در موقعیتهای مختلف مخصوصاً هدف قرار دادن اهداف متحرک در فاصله نزدیک، مکرراً به اطراف میچرخید.
ترامپ مکرراً در ایالات آیووا و نیوهمپشر که اولین ایالاتی هستند که انتخابات مقدماتی را برگزار میکنند، مبارزهٔ انتخاباتی کرد.
آموزش به بیمار که مکرراً در یک پاکت کاغذی یا نایلون تنفس کند. · آموزش به بیمار که به کندی و تحت کنترل نفس بکشد
در مارس و آوریل ۲۰۲۱، روسیه یک تقویت نظامی بزرگ را در نزدیکی مرز روسیه و اوکراین آغاز کرد. دومین مرحله از اکتبر ۲۰۲۱ تا فوریه ۲۰۲۲ در روسیه و بلاروس دنبال شد. اعضای دولت روسیه مکرراً داشتن طرحهایی برای حمله یا حمله به اوکراین را رد کردند. از جمله سخنگوی دولت دیمیتری پسکوف در ۲۸ نوامبر ۲۰۲۱، معاون وزیر امور خارجه سرگئی ریابکوف در ۱۹ ژانویه ۲۰۲۲، سفیر روسیه در ایالات متحده آناتولی آنتونوف در ۲۰ فوریه ۲۰۲۲، و سفیر روسیه در چک جمهوری الکساندر زمیفسکی در ۲۳ فوریه ۲۰۲۲.
بعد از اعدام صدام حسین مکرراً از طرف افراد مختلفی در مورد اینکه فردی که اعدام شد خود صدام حسین رئیسجمهور عراق بودهاست یا نه اظهار نظرهایی انجام گرفت. اگر چه نباید این احتمال را دست کم گرفت.
دوم: از اسرار وجوب زکاه، و ترغیب به بذل مال، پاک ساختن نفس است از صفت رذیله بخل، که از جمله مهلکات است، چون که به دادن مال مکررا، نفس عادت به بذل و عطا می کند تا ملکه حاصل می شود.
غم نیست گر که قافیه بعضی مکرر است نیکوتر است آری قند مکررا
کرده زان پس مکرران صدات هم بر آن پرده سالها تکرار