مکایدت. [ م ُ ی َ / ی ِ دَ ] ( از ع ، اِمص ) مکایدة. مکر. حیله. خدعه. بدسگالی : و بر حق و حقیقت مکایدت و مجاهدت هر دو اطلاع تمام یافتم. ( مرزبان نامه چ قزوینی ص 254 ). و رجوع به مکایدة و مکایده شود. مکایدة. [ م ُ ی َ دَ ] ( ع مص ) با کسی دستان آوردن. ( تاج المصادر بیهقی ) ( المصادر زوزنی ). بدسگالیدن.( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ). مکر کردن. ( از اقرب الموارد ). و رجوع به مکایده و مکایدت شود.
معنی کلمه مکایدت در فرهنگ معین
(مُ یِ دَ ) [ ع . مکایدة ] (مص ل . ) مکر کردن ، حیله کردن .
معنی کلمه مکایدت در فرهنگ عمید
مکر کردن، حیله کردن.
معنی کلمه مکایدت در فرهنگ فارسی
۱ - ( مصدر ) مکر کردن حیله کردن . ۲ - ( اسم ) مکر حیله .
معنی کلمه مکایدت در ویکی واژه
مکایدة مکر کردن، حیله کردن.
جملاتی از کاربرد کلمه مکایدت
و دیگر آن که با خود گوید که این خشم تو از آن است که کاری چنان رفت که حق تعالی خواهد نه چنان که تو خواهی. و این منازعت بود اندر ربوبیّت. و اگر بدین اسباب که به آخرت تعلق دارد خشم ساکن نشود، اغراض دنیا فراپیش خود دارد و گوید، «اگر خشم برانم باشد که اندر خدمت تقصیر کند و نفور شود و یا غدری و مکایدتی کند و نیز صورت زشتی با خویش با یادآورد که ظاهر وی چون گرگی باشد یا سگی که اندر کسی افتد و باطن وی همه آتش گیرد و به صورت سگی گرسنه شود و بیشتر آن بود که چون عزم کند که فراگذارد، شیطان گوید که این بر عجز و خواری تو نهند و وحشت را زیان دارد و در چشم مردمان حقیر شوی. باید که گوید که هیچ عزت در آن نرسد که کسی سیرت انبیا(ع) گیرد و خشنودی خدای تعالی جوید و گوید که امروز در دنیا مردمان مرا خوار پندارند بهتر از آن که فردا در قیامت خوار باشم و امثال این. این علاج علمی است.