معنی کلمه مچک در لغت نامه دهخدا
بر آتش نظر دل زیرک ترین خصم
جوشی بر آن قیاس که در زیربا مچک.سوزنی ( از فرهنگ رشیدی ).و رجوع به مجک شود. || بعضی گویند بادام کوهی است و آن تلخ می باشد و آن را بریان کرده در آش بیمار به جای روغن بکار برند. ( برهان ). بعضی گویند بادام کوهی تلخ است که بریان کرده در غذاهای دوایی بجای روغن بکار برند. ( آنندراج ) ( از فرهنگ رشیدی ).