مولو
معنی کلمه مولو در لغت نامه دهخدا

مولو

معنی کلمه مولو در لغت نامه دهخدا

مولو. ( اِ ) شاخ آهو که قلندران و جوکیان هندوستان نوازند. ( برهان ) ( ناظم الاطباء ). شاخکی یا نیکی باشدمیانه تهی که کشیشان و جوکیان بر لب نهاده بنوازند. ( فرهنگ جهانگیری ) ( از آنندراج ). شاخ حیوان است که آن را جوکیان نوازند مثل ناقوس ، و آن را به هندی سنگی گویند. ( غیاث ). نام گونه ای از شاخ آهو که جوکیان هنددر معبد خود می نوازند. ( از فرهنگ میرزا ابراهیم ).
- مولومثال ؛ مانند مولو. همچون ناقوس یا نایی که جوکیان هند نوازند :
مولومثال دم چو برآرد بلال صبح
من نیز سر ز چوخه خارا برآورم.خاقانی.|| شاخ درختی است که آن را مجوف کرده می نوازند. ( غیاث ) ( از فرهنگ رشیدی ). || نی که کشیشان در کلیسا نوازند. || زنگ و حلقه ای چند که زاهدان ترسا در درون دیر نوازند. ( از برهان ) ( ناظم الاطباء ). || ناقوس. ( ناظم الاطباء ) ( از برهان ) ( یادداشت مؤلف ).
مولو. ( اِ ) قسمی ماهی. ( یادداشت مؤلف ).
مولو. [ م َ ] ( اِخ ) دهی است از دهستان قوریچای بخش قره آغاج شهرستان مراغه با 115 تن سکنه. آب آن از چشمه و راه آن مالرو است. این ده در 42هزارگزی جنوب باختری قره آغاج واقع است. ( از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 4 ).

معنی کلمه مولو در فرهنگ معین

(اِ. ) ۱ - شاخ دراز میان تهی که قلندران و جوکیان آن را با دهان می نوازند. ۲ - نی که کشیشان در کلیسا نوازند.

معنی کلمه مولو در فرهنگ عمید

نوعی ساز بادی که از شاخ میان تهی درست شده بود.

معنی کلمه مولو در فرهنگ فارسی

( اسم ) ۱ - شاخ آهویی باشد که قلندران و جوکیان هندوستان نوازند. ۲ - نایی که کشیشان مسیحی در کلیسا و دیر مینواختند .
دهی است از دهستان قوریچای بخش قره آغاج شهرستان مراغه .

معنی کلمه مولو در دانشنامه عمومی

مولو یکی از روستاهای استان آذربایجان شرقی است که در دهستان هرزندات غربی بخش مرکزی شهرستان مرند واقع شده است.
مولو (مراغه). مولو یکی از روستاهای استان آذربایجان شرقی است که در دهستان قوری چای غربی بخش سراجو شهرستان مراغه واقع شده است.
این روستا دارای مسجد و دبستان نیز می باشد ولیکن ساکنین از جاده های خاکی نامناسب، عدم وجود آنتن gsm و اینترنت رنج می برند.
مولو (کومونه). مولو ( به ایتالیایی: Meolo ) یک کومونه در ایتالیا است که در استان ونیز واقع شده است.
مولو ۲۶٫۶۱ کیلومترمربع مساحت و ۶٬۴۳۹ نفر جمعیت دارد و ۲ متر بالاتر از سطح دریا واقع شده است.

معنی کلمه مولو در دانشنامه آزاد فارسی

مولو (Mulu)
ناحیه ای کوهستانی در شمال بورنئو، نزدیک مرز صباح. مجموعۀ غارهای آهکی آن، یکی از بزرگ ترین غارهای آهکی در جهان است.

معنی کلمه مولو در ویکی واژه

شاخ دراز میان تهی که قلندران و جوکیان آن را با دهان می‌نوازند.
نی که کشیشان در کلیسا نوازند.

جملاتی از کاربرد کلمه مولو

سزدکه مولوی‌ام خرده بر شعور نگیرد که‌گمره ازلم جزوی از هدایه ندارم
کتاب ۱–۵: تأسیس افسانه‌ای شهر روم (از جمله پیاده‌شدن آینیاس در ایتالیا و تأسیس شهر توسط رومولوس)، دوران پادشاهان و جمهوری نوپا تا شکست آن از گالیایی‌ها در ۳۹۰ ق. م (در دسترس)
زین غم‌آباد مگر مولوی اعظم رفت شرف الدین علی آن بی بدل عالم رفت
شمس گفت این را بشد در غرب غیب مولوی را شد به حیرت سر به جیب
مرا دلیست پر از ماجرای گوناگون که نیست خافی بر رای مولوی مانا
واژه کومولو در لاتین به معنای کومه یا توده است.
کعبه از مولود پاک مرتضی شد محترم ورنه فرقی در میان کعبه و بتخانه نیست
اندرین صلحی که کردند این گروه مولوی گفته است روی و رنگشان
این سه مولود حدوث از چار مام و هفت باب چون تواند بیتو زادن یا قوی بنیان شدن
مولوی آن جان عشاقش رهی چون نبود از قصد شمس اش آگهی
هادی که ازو زمانه را آبادی است وز مولودش جهانیان را شادی است
ناگهان از در درآمد مولوی سبحه بر کف لب پر از ذکر جلی
مقبره آخوند ملا مربوط به دوره صفوی است و در قزوین، خیابان مولوی، محله آخوند واقع شده و این اثر در تاریخ ۲۵ اسفند ۱۳۷۸ با شمارهٔ ثبت ۲۶۴۶ به‌عنوان یکی از آثار ملی ایران به ثبت رسیده است.