موله

موله

معنی کلمه موله در لغت نامه دهخدا

مؤله. [ م ُ ءَل ْ ل ِه ْ ] ( ع ص ) پرستش فرماینده. ( منتهی الارب ).
مؤله. [م ُ ءَل ْ ل َه ْ ] ( ع ص ) پرستش شده. ( از منتهی الارب ).
موله. [ ل َه ْ ] ( ع ص ) به سوی دشت رهاکرده : ماء موله ؛ آب روان کرده به سوی دشت. ( از منتهی الارب ، ماده ول هَ ). آب رهاکرده و روان شده به سوی دشت. مُوَلَّه ْ. ( از اقرب الموارد ). || ( اِ ) عنکبوت. ( ناظم الاطباء ) ( از اقرب الموارد ).
موله. [ م ُ وَل ْ ل َه ْ ] ( ع ص ) شیفته و عاشق و دیوانه.( غیاث ) ( آنندراج ). واله. شیدا و مجنون :
بدخو شود از عشرت او سخت نکوخو
عاقل شود از صحبت او سخت موله .منوچهری.هرجا که مولهی چوفرهاد
شیرین صفتی بر او گمارد.سعدی. || مجازاً نوعی از انواع درخت بید که آن را بید مجنون نیز نامند. ( آنندراج ) ( غیاث ).
- بید موله ؛ بید مجنون. بید معلق. بید ناز. بید نگون. ( یادداشت مؤلف ).
|| بچه جداکرده از مادر. ( ناظم الاطباء ) ( منتهی الارب ). || مولَه ْ. آب رهاکرده و روان شده به سوی دشت. ( از اقرب الموارد ). ورجوع به مولَه ْ شود.

معنی کلمه موله در فرهنگ معین

(مُ وَ لَّ ) [ ع . ] (ص . ) دل داده ، شیفته .

معنی کلمه موله در فرهنگ عمید

شیفته شده، شیدا.

معنی کلمه موله در فرهنگ فارسی

( اسم ) شیفته کننده واله سازنده .
به سوی دشت رها کرده . آب روان کرده به سوی دشت .

معنی کلمه موله در دانشنامه عمومی

موله (چگنی). موله یک روستا در ایران است که در دهستان ویسیان واقع شده است. موله ۱۹ نفر جمعیت دارد.

معنی کلمه موله در ویکی واژه

دل داده، شیفته.

جملاتی از کاربرد کلمه موله

بید موله شده کاکل فشان رقص کنان ذیل صنوبر گرفت
چو بید موله از آن سبزه ها پشیمان شود هر که خیزد ز جا
بسان بید موله فراز لاله و گل به گلستان رخش گشته سایبان کاکل
رمزیست اینکه عاشق و معشوق یکدلند در پای خویش بید موله چو سر گذاشت
در خواهش عمر تو ابد باد موله زآویزش عهد تو شرف باد قدم را
قامتت بید موله شد و چون سرو کشد سر به عیوق، تمنای جوانی که تراست
بید مولهی شده، هر نخل در چمن از بس که ریزد آب طراوت ز شاخسار
در پیش قامت تو چو بید موله است سر بر زمین ز بار خجالت نهال را
بسان بید موله درین چمن واعظ ز سرفکندگی خویشتن سرافرازم
بدخو شود از عشرت او سخت نکوخو عاقل شود از عادت او سخت موله