موسیو

معنی کلمه موسیو در لغت نامه دهخدا

موسیو. [ م ُ ی ُ ] ( فرانسوی ،اِ ) مسیو. آقا. و این لفظ را تعظیماً و احتراماً ماقبل نام کسی آرند. ( از آنندراج ). و رجوع به مسیو شود. || در تداول عوام مطلق فرنگی و نیز ارامنه و آسوریان را گویند.

معنی کلمه موسیو در فرهنگ معین

(یُ ) [ فر. ] (اِ. ) آقا، سرپرست .

معنی کلمه موسیو در فرهنگ عمید

آقا.

معنی کلمه موسیو در فرهنگ فارسی

آقا، ارباب، سرپرست، بزرگ
( اسم ) آقا

معنی کلمه موسیو در ویکی واژه

آقا، سرپرست.

جملاتی از کاربرد کلمه موسیو

آقای رضا قلی خان قائم مقامی از دانشجویان دارالفنون وارد به خدمت ژاندارمری و پست مترجمی با موسیو دماره در جنگ بین‌المللی اول در نواحی غربی ، بالاخره اسیر شدند . مدتی در مسکو و بعد آزادی در خدمت نظام عمر سربازی خود را یادداشت‌هایی از جنگ اول جهانی در اختیار داشتند . این یادداشت‌ها یا مستقیماً از موسیو دماره بود یا برای ایشان برداشته قابل نشر بود . بالاخره قسمتی از آن را انتشار دادند . اینک یک جلد از آن را تقدیم می دارد . امید است که کمکی به توضیح وقایع نموده باشد .