موسی
معنی کلمه موسی در لغت نامه دهخدا

موسی

معنی کلمه موسی در لغت نامه دهخدا

مؤسی. [ م ُ ءَس ْ سی ] ( ع ص ) نعت فاعلی از تأسیة. تعزیت دهنده. تسلی دهنده.
مؤسی. [ م ُ ءَس ْ سا ] ( ع ص ) نعت مفعولی از تأسیه. تیمار داشته شده. مورد غمخواری واقع شده. || تسلی داده شده. ج ، مؤسین.
موسی. [ سا ] ( ع اِ ) استره. ( منتهی الارب ) ( مهذب الاسماء ) ( نصاب الصبیان ). ج ، مواسی ( مؤنث و گاهی مذکر آید ). ( ناظم الاطباء ). حلاق. تیغ. تیغ دلاکی که بدان سر تراشند . عربی استره است که بدان موی سر تراشند. ( از غیاث ) ( از آنندراج ) :
به موسی ̍ کهن عمرِ کوته امید
سرش کرد چون دست ِ موسی سپید.سعدی ( بوستان ).|| طرف اعلای خود آهنی. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ).
موسی. [ سا ] ( اِخ ) پیغمبر بنی اسرائیل. رجوع به موسی بن عمران شود.
موسی. [ سا ] ( اِخ ) رجوع به موسی بن جعفر شود.
موسی. [ سا ] ( اِخ ) نام ایل کرداز طوایف پشتکوه. ( از جغرافیای سیاسی کیهان ص 71 ).
موسی. [ سا ] ( اِخ ) دهی است از دهستان گورگ بخش حومه شهرستان مهاباد واقع در 46 هزارگزی جنوب مهاباد با 109 تن سکنه. آب آن از رودخانه و راه آن مالرو است. ( از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 4 ).
موسی.[ سا ] ( اِخ ) دهی است از دهستان جلال وند بخش مرکزی شهرستان کرمانشاهان واقع در 50 هزارگزی جنوب کرمانشاه با 280 تن سکنه. آب آن از رودخانه تنگ سنگ و راه آن مالرو است در سه محل نزدیک به هم به نام علیا و وسطی و سفلی مشهورند. ( از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 5 ).
موسی. [ سی ی ] ( ص نسبی ) منسوب به موسی ̍. ( منتهی الارب ). ج ، موسَون َ، موسون َ. ( ناظم الاطباء ).
موسی. [ سا ] ( اِخ ) ابن ابوالفضل یونس بن محمدبن منعة ملقب به کمال الدین و مکنی به ابوالفتح ( 551-639 هَ. ق. ) فقیه شافعی ، در موصل علم فقه را از پدر فرا گرفت و بعد در سال 570 هَ. ق. به بغداد عزیمت و در مدرسه نظامیه اقامت کرد و در محضر شیخ رضی شیرازی و سدید سلمانی که دستیار وی بود واستادان دیگر، علم خلاف و اصول و ادب را فرا گرفت و بعدها به موصل بازگشت و پس از درگذشت پدر در مسجد امیر زین الدین که مانند مدرسه بود به تدریس پرداخت و بعد این مدرسه در نسبت به وی به نام مدرسه کمالیه معروف گشت. وی در میان فضلا شهرت فراوانی به دست آورد ودر همه فنون تبحر یافت و علومی را فرا گرفت که هیچ کس همه آنها را یکجا فرا نگرفته بود. در علم ریاضی بخصوص یگانه بود و من ( یعنی ابن خلکان ) در سال 626 هَ. ق. در موصل او را دیدم و بارها به محضرش رسیدم واستفاضه کردم. موسی در علوم حکمت و منطق و طبیعی و الهی و هم چنین طب و ریاضی و اقلیدس و هیأت و مخروطات و متوسطات و مجسطی و انواع حساب و جبر و مقابله و موسیقی دست داشت. و گویندگان مقام فضل و کمال او را ستوده اند. ( از وفیات الاعیان ابن خلکان صص 256 - 259 ).

معنی کلمه موسی در فرهنگ معین

(سا ) [ ع . ] (اِ. ) تیغ سلمانی ، استره .

معنی کلمه موسی در فرهنگ عمید

تیغ سرتراشی، استره.

معنی کلمه موسی در فرهنگ فارسی

موشا پیغمبر بنی اسرائیل که در زمان فرعون بدنیا آمد و مادرش تا سه ماه او را مخفیانه نگهداشت و بعد از ترس فرعون وی را در زنبیلی قیر اندود گذاشت و در میان نی زار رود نیل رها ساخت . دختر فرعون موسی را برداشت و بزرگ کرد . موسی در سن چهل سالگی برسالت از طرف خداوند برگزیده شد و مدت چهل شبانه روز در کوه سینا براز و نیاز با خداوند مشغول بود و از این نظر او را کلیم الله لقب داده اند . عمر موسی را صدو بیست سال نوشته اند .
تیغ سرتراشی، استره
( اسم ) تیغ سلمانی استره .
نوبختی .

معنی کلمه موسی در فرهنگ اسم ها

اسم: موسی (پسر) (عربی، عبری) (مذهبی و قرآنی) (تلفظ: musā) (فارسی: موسي) (انگلیسی: musa)
معنی: از آب گرفته شده، نام پیغمبر بنی اسرائیل، نام هفتمین امام شیعیان، به معنی از آب کشیده، ( اَعلام ) ) موسی ابن عمران ( ع ) پیغمبر معروف بنی اسرائیل در زمان فرعون و رهبر اسیران یهودی در مصر، که آنان را به سوی فلسطین رهبری کرد، ولی پیش از رسیدن بدانجا در اردن درگذشت، ) موسی ابن جعفر ( ع ) ( = ابوالحسن موسی بن جعفر ) : [، قمری] ملقب به کاظم هفتمین امام شیعیان، در زندان هارون الرشید مسموم و به شهادت رسید، ) موسی بن شاکر: [زنده در سال قمری] دانشمند ایرانی، از مرد خراسان، که همراه مأمون به بغداد رفت و فرزندانش معروف به بنوموسی، در اختر شناسی، مکانیک و ریاضیات شهرت یافتند، ) موسی ابن میمون: [، میلادی] پزشک و اندیشمند یهودی آندلسی، که از سال در مصر اقامت گزید، مؤلف کتابهایی در پزشکی، منطق و علم کلام، از جمله: دلالة الحایرین و سراج المنیر، ) موسی خورنی: [، میلادی] مورخ ارمنی، مؤلف تاریخ ارمنستان ( ترجمه )، ( در اعلام ) موسی بن عمران ( ع ) پیغمبر معروف بنی اسرائیل در زمان فرعون، ( در اعلام ) موسی بن جعفر ( ع ) ملقب به کاظم هفتمین امام شیعیان، از آب کشیده شده، نام امام هفتم شیعیان، نام پسر عمران پیامبر بنی اسرائیل که در زمان فرعون به دنیا آمد

معنی کلمه موسی در دانشنامه عمومی

موسی (ایلخان). موسی ( انگلیسی: Musa; ۱ ژانویهٔ ۱۳۵۰ – ۱۰ ژوئیه ۱۳۳۷ ) ۴ ماه خان ایلخانان بود.
او نوه بایدو بود. پس از بی طرفی شیخ حسن، علی پادشاه، حامی موسی، در 29 آوریل 1336 به نبرد با آرپا خان در دشت جغاتو در نزدیکی مراغه رفت. ارتش آرپا توسط 60 امیر، به ویژه حاجی تقای ( پسر سوتی، والی دیار بکر ) رهبری می شد. فرمانده اویغور اوگرونچ، توروت ( پسر ناری و از خویشاوندان نارین تقای ) ، اورتوق شاه ( پسر الغو ) و پسر چوپان سورگان سیرا. اما به زودی برخی از امیران به طرف علی پادشاه متواری شدند، مانند محمود بن اسن قوتلوق و سلطانشاه نیکروز. نبرد به شکست آرپا انجامید و اندکی بعد در سلطانیه اسیر شد و کشته شد.
پس از آن موسی به عنوان ایلخان جدید و در واقع به عنوان دست نشانده علی پادشاه بر تخت نشست. حامیان آرپاخان، یعنی حاجی تقایی در همین حین نزد شیخ حسن بزرگ رفتند که به نوبه خود شاهزاده برجیگیدی دیگر به نام پیرحسین را به عنوان یک ایلخان در 20 ژوئیه 1336 بزرگ کرد. سورگان سیره چوپانی دوباره تغییر سمت داد و در نبرد قره به جلایریان پیوست. نزدیک وان یک گروه گرجی به فرماندهی امیرگامبر اول پاناسکرتلی، دوک تائو نیز به نبرد در سمت جلایری پیوست. علی رغم اینکه نیروه های علی پادشاه، حاجی تقای و اوگرونچ سورغان را شکست دادند، موسی در مرکز نبرد مستقر بود و به شدت شکست خورد. در نتیجه این نبرد علی پادشاه دستگیر و اعدام شد در حالی که موسی در 24 ژوئیه 1336 مجبور به فرار شد.
موسی علیرغم از دست دادن حامی خود، از ادعای خود برای ایلخانان دست برنداشت و به بغداد عقب نشینی کرد و بعداً با پیوستن به طغاتیمور در ژوئن 1337 سلطانیه را اشغال کرد. اما به زودی توسط امیر قره حسن اسیر شد و در 10 ژوئیه 1337 کشته شد.
موسی (بدره). موسی، روستایی در دهستان علیشروان بخش مرکزی شهرستان بدره در استان ایلام ایران است.
بر پایه سرشماری عمومی نفوس و مسکن در سال ۱۳۹۵، جمعیت این روستا برابر با ۱۲۲ نفر ( ۴۰ خانوار ) بوده است.
موسی (مینی سریال). موسی ( انگلیسی: Moses ) مینی سریال درام آمریکایی است که در سال ۱۹۹۵ منتشر شد.
• بن کینگزلی در نقش موسی
• فرانک لانگلا در نقش مرنپتاه
• کریستوفر لی در نقش فرعون
• جرالدین مک ایوان در نقش میریام
• دیوید سوشی در نقش هارون
• آنتونی هیگینز در نقش قارون
• انریکو لو ورسو در نقش یوشع بن نون
• سونیا براگا در نقش سفورا
• آنتون لسر
• فیلیپ استون
• آنا گالینا
• وینسنت ریوتا
موسی (میکل آنژ). موسی ( ایتالیایی: Mosè ) یک مجسمه ساخته شده از سنگ مرمر توسط هنرمند ایتالیایی و مشهور رنسانس، میکل آنژ بوناروتی است. این اثر هنرمند امروزه در کلیسای سان پیترو این وینکولی در شهر رم قرار دارد. مجسمه در سال ۱۵۰۵ و برای آرامگاه پاپ ژولیوس دوم ساخته شد که نشانگر موسی به همراه کتاب مقدس و دو شاخی است که بر روی سر وی قرار دارد. [ یادداشت ۱] این شاخ ها، نمادی برگرفته از اشارهٔ فصل ۳۴ از کتاب سفر خروج در لاتین قدیمی می باشد
↑ "نماد شاخ به معنای تابش و درخشش و پرتو رو به جلو است، در عبرانی باستان، راوی در توصیف موسی هنگام رجعت از کوه سینا می گوید؛ او شاخ ها را روانه کرد. با این احوال شاخ، به عنوان سمبل نور یا خرد خداوند تعبیر گردیده. "
معنی کلمه موسی در فرهنگ معین
معنی کلمه موسی در فرهنگ عمید
معنی کلمه موسی در فرهنگ فارسی

معنی کلمه موسی در دانشنامه آزاد فارسی

موسی (ع) (قرن ۱۳پ م)
از پیامبران اولوا العَزْم. زبان شناسان در عجمی بودن نام موسی متفق اند و این واژه را مرکب از «مو» به معنی آب و «شا» به معنی درخت پنداشته اند و گفته اند از آن جا که موسی از میان آب و درخت گرفته شده به این نام موسوم گردیده است. در عهد عتیق، مقام شارع و داور عبرانی را دارد که بنی اسرائیل را از مصر به ارض موعود کنعان برد. او مدعی شد که، در طور/کوه سینا، شریعت شفاهی و کتبی را شامل احکام عشره/ده فرمان حک شده بر الواح سنگی از یهوه دریافت کرده است. پنج سِفر نخست عهد عتیق را که در یهودیت به تورات موسوم است به او نسبت داده اند. به روایت تورات، پس از آن که فرعون دستور قتل همۀ نوزادان پسر عبرانیان را صادر کرد، موسای نوزاد را در نی زارهای کنارۀ نیل پنهان کردند. یکی از دختران فرعون او را یافت و بزرگ کرد. سرانجام او رهبر قوم بنی اسرائیل در خروج از مصر و ۴۰ سال سرگردانی در بیابان شد. در ۱۲۰سالگی پس از آن که از کوه فِسجَه نگاهی به ارض موعود افکند جان سپرد. نام پدر و مادر موسی در قرآن ذکر نشده است اما برحسب تورات نام پدرش عمران و مادرش یوکابد نام داشته است. نام حضرت موسی ۱۳۶بار در قرآن آمده است و در بیست سوره از او سخن گفته شده است. داستان زندگی و پیامبری او در قرآن (اعراف، ۱۳۰ـ۱۷۲؛ یونس، ۷۵ـ۹۵ و ...) آمده است. مفصل ترین بخش داستان او در (طه، ۹ـ۱۰۱؛ قصص، ۳ـ۴۳) بیان شده است. فرعون دستور داده بود که فرزندان ذکور بنی اسرائیل به هنگام تولد کشته شوند (قصص، ۵) از این رو مادر موسی فرزند خود را در صندوقی گذاشته به رود نیل می اندازد (قصص، ۱۳) آسیه همسر فرعون او را از آب گرفت و به فرزندی پذیرفت و مادر موسی را به عنوان دایه برای او انتخاب کرد. در جوانی به همراه همسرش صفورا (دختر شعیب) عازم مصر شد و در وادی اَیمَن به رسالت مبعوث شد (قصص، ۳۰ـ۳۱) و مأمور هدایت فرعون و نجات بنی اسرائیل از اسارت او و رساندن آنان به ارض مقدس شد. موسی معجزاتی چند ظاهر کرد که فرعون همه را سحر خواند. در نهایت به امر الهی قوم موسی از مصر به شام کوچ کردند و فرعونیان که در تعقیب آن ها بودند در دریای سرخ غرق شدند.

معنی کلمه موسی در ویکی واژه

تیغ سلمانی، استره.

جملاتی از کاربرد کلمه موسی

موسی صفت ز عشق طلب کن گل مراد کاین آتشین گلی است که روید ز باغ عشق
چه فضل از آنکه حیدر یار احمد چه قدر از آنکه هارون پشت موسی
چون رسید از خضر بموسی این پس بگفتش بلطف آن ره بین
اتفاق افتاد کان روز ورود موسی اندر زیر نخلی خفته بود