موسوی

موسوی

معنی کلمه موسوی در لغت نامه دهخدا

موسوی. [ س َ ] ( ص نسبی ) منسوب به موسی که نسبت اجدادی است. ( یادداشت مؤلف ). منسوب به موسی. ( آنندراج ).
موسوی. [ س َ ] ( ص نسبی ) منسوب به حضرت موسی پیغمبر بنی اسرائیل. ( یادداشت مؤلف ). || یهودی و موسایی. ( ناظم الاطباء ). یهود. جهود. کلیمی. موسایی. اسرائیلی. ج ، موسویان. ( یادداشت مؤلف ).
موسوی. [ س َ ] ( اِخ ) ساداتی که از نسل حضرت موسی بن جعفر، هفتمین امام شیعیان هستند؛ سید موسوی ، از اولاد امام موسی الکاظم علیه السلام. ( یادداشت مؤلف ).
موسوی. [ س َ ] ( اِخ ) مشهدی میرعمادالدین از سادات مشهد مقدس و از شعرای قرن نهم است و بیت زیر از اوست :
یار گفت از غیر ما پوشان نظر گفتم به چشم
وانگهی دزدیده در ما می نگر گفتم به چشم.( از آتشکده آذر ص 98 ).

معنی کلمه موسوی در فرهنگ معین

(سَ ) (ص نسب . ) ۱ - منسوب به حضرت موسی ' (مطلق ). ۲ - منسوب به حضرت موسی ابن جعفر امام هفتم (ع ).

معنی کلمه موسوی در فرهنگ عمید

۱. مربوط به موسی (پیامبر ): ( بازم نفس فرو رود از هول اهل فضل / با کفّ موسوی چه زند سِحر سامری؟ (سعدی: ۶۷۹ ).
۲. موبوط به موسی بن جعفر، امام هفتم شیعیان: سید موسوی.

معنی کلمه موسوی در فرهنگ فارسی

( صفت ) ۱ - منسوب به موسی ( مطلق ) . ۲ - منسوب به موسی (ع ) بن عمران : [ بازم نفس فرو رود از هول اهل فضل با کف موسوی چکند سحر سامری ? ] ( سعدی . کلیات .چا.فروغی . ۷۷ ) یا دین موسوی . یهودیت . یا قوم موسوی . یهود بنی اسرائیل . ۳ - منسوب به موسی ابن جعفر (ع ) امام هفتم شیعیان . یا سید موسوی سیدی که نسب او بامام موسی (ع ) رسد
مشهدی میر عماد الدین از سادات مشهد مقدس و از شعرای قرن نهم است .

معنی کلمه موسوی در دانشنامه عمومی

موسوی (صربستان). موسوی ( به صربی: Musulj ) یک منطقهٔ مسکونی در صربستان است که در بوسیلگراد واقع شده است. طبق آخرین سرشماری مربوط به سال ۲۰۰۲ موسوی ۱۲۵ نفر جمعیت دارد.

معنی کلمه موسوی در دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] موسوی (ابهام زدایی). موسوی ممکن است اسم برای اشخاص ذیل باشد: • سیدابوالحسن موسوی اصفهانی، اِصْفَهانی ، آقا سیدابوالحسن (۱۲۸۴- ۱۳۶۵ق /۱۸۶۷-۱۹۴۶م )، فقیه بزرگ امامی و مرجع تقلید شیعیان جهان • سید ابوالقاسم موسوی خویی، مرجع و عالم بزرگ شیعه در قرن چهاردهم هجری قمری• سیدمحمد موسوی بجنوردی، از علمای شیعه در قرن حاضر• سید محمد موسوی جزایری، فرزند سید علی اکبر و نواده محدث متبحر شهیر، سید نعمت الله جزایری• سیدمحمد موسوی عاملی، از علمای بزرگ شیعه در قرن دهم هجری قمری• سید محمدباقر موسوی همدانی، مترجم تفسیر المیزان، از شاگردان مرحوم علامه طباطبایی «رحمةالله»• سید محمدهادی موسوی میرلوحی، از علمای شیعه در قرن چهاردهم هجری قمری• سید محمدعلی موسوی جزایری، از علمای معاصر شیعه در عصر حاضر• سید محمدمهدی موسوی اصفهانی، از علمای شیعه قرن چهاردهم هجری قمری• سید جلال الدین موسوی آشتیانی، از اساتید معاصر فلسفه اسلامی و عهده دار تدریس فلسفه و عرفان در حوزه و دانشگاه فردوسی مشهد• سید عباس موسوی، از دبیران کل «حزب الله لبنان» در قرن چهاردهم هجری / بیستم میلادی• سیدهاشم موسوی حداد، عارف شیعی قرن چهاردهم، از سلسله عارفان متشرع عتبات عالیات در کربلا و نجف• سید عبدالاعلی موسوی سبزواری، فقیه، مفسر و قرآن پژوه بزرگ جهان تشیع و از مفاخر علمی و برجسته اسلام در دوره معاصر• سید عبدالرزاق موسوی مقرم، از علمای شیعه در قرن چهاردهم هجری قمری• سید علی موسوی بهبهانی، از فقیهان برجسته قرن چهاردهم هجری قمری• سید علی موسوی قزوینی ، از اکابر فقهای قرن سیزدهم در قزوین• سید علی موسوی گرمارودی، از علمای معاصر شیعه• سید فخار بن معد موسوی، از علمای بزرگوار قرن ششم و هفتم هجری و از بزرگان شهر حله• سید مجتبی موسوی لاری، از علمای معاصر شیعه• سید محمود موسوی دهسرخی اصفهانی، از علمای شیعه در قرن چهاردهم هجری قمری• سید مهدی موسوی صفوی کشمیری، فرزند حکیم سیدحیدر و یکی از علمای بزرگ کشمیر• سید یونس موسوی اردبیلی، از علمای مبارز ایران در قرن چهاردهم هجری• سیدابوتراب عبدالعلی موسوی خوانساری، مشهور به ابوتراب خوانساری، فقیه و رجالی شیعی قرن سیزدهم و چهاردهم قمری• سیدمحمدهاشم موسوی خوانساری چهارسوقی، از علمای شیعه در قرن سیزدهم هجری قمری و سرسلسله خاندان معروف روضاتی• سیدمحمدباقر موسوی خوانساری چهارسوقی، معروف به صاحب روضات، از علمای بزرگ شیعه• محمدعلی موسوی عاملی اصفهانی، عالم شیعی امامی، جامع منقول، عارف و شاعر و ادیب• محمدصادق موسوی اصفهانی، میرزا محمدصادق موسوی اصفهانی شاعر و دبیر پرآوازه نیمه دوم سده دوازدهم هجری
...

جملاتی از کاربرد کلمه موسوی

خدایا آتش عشقم قوی کن شرار من شرار موسوی کن
با نور رای تو ید بیضای موسوی حالی ز شرم سر به گریبان فرو برد
گفتی دم عیسی و کف موسوی‌اش بود با هر که سخن گفت و به هرجا که سخا کرد
یارب بحق آن علی موسوی گهر کورا نهند خسرو معموره ی رضا
ماند بدان گروه که نشناختند باز اعجاز موسوی را از سحر سامری
در دست تو قلم بمثل چوب موسوی در کام تو زبان بصفت تیغ ذوالفقار
سوخت صد عجل خوار از برق تیغ آبدار چون عیان شد ذوالفقار شه چو دست موسوی
چو در میان رمه، دیده گرگ قبطی رنگ؛ بدست موسوی اش کرده تیغ ثعبانی!
به‌حکم آنکه چوثعبان موسوی نگذاشت به هیچ رو اثر از سحر ساحران لعین
یک نهال و صد ثمر، چون دست ارباب هنر چون عصای موسوی در هر مصافی کامیاب