موستان

معنی کلمه موستان در لغت نامه دهخدا

موستان. [ م ُ وِ ] ( اِ مرکب ) باغ انگور. رز. رزستان. تاکستان. ( یادداشت مؤلف ). و رجوع به رزستان و تاکستان شود.

معنی کلمه موستان در فرهنگ معین

(مُ وِ سْ ) (اِمر. ) زمینی که فقط در آن درخت انگور کاشته باشند، باغ انگور، تاکستان ، رزستان .

معنی کلمه موستان در فرهنگ عمید

زمینی که در آن درخت انگور بسیار باشد، باغ انگوری، تاکستان.

معنی کلمه موستان در فرهنگ فارسی

( اسم ) زمینی که فقط در آن درخت انگور کاشته باشند باغ انگور تاکستان رزستان .
باغ انگور . رز .

معنی کلمه موستان در ویکی واژه

زمینی که فقط در آن درخت انگور کاشته باشند، باغ انگور، تاکستان، رزستان.

جملاتی از کاربرد کلمه موستان

گویی در این میان گرفته کابوستان کز دو طرف می‌برند ثروت و ناموستان
این ایالت جمعیت قابل توجهی اسب موستانگ دارد.
استورم یک مهاجر غیرقانونی از مراکش بود که در هارلم نیویورک ساکن شد. پروفسور خاویر با استفاده از دستگاه سربرو خود، اورورو را در آتن، تگزاس پیدا کرد، جایی که او برای امرار معاش اتومبیل می دزدید. هنگامی که او یک موستانگ ۱۹۷۸ را برای سواری شادی سوار کرد، سرانجام پلیس او را دستگیر کرد. اورورو با کنار کشیدن او، از قدرت خود برای ایجاد طوفان رعد و برق استفاده کرد تا بتواند فرار کند. متأسفانه، کنترل او بر قدرت هایش محدود بود و تقریباً گروهی از کودکان را که در یک زمین بازی نزدیک بازی می کردند، کشت. سپس افسران پلیس او را تحت کنترل خود درآوردند.