موروثی

موروثی

معنی کلمه موروثی در لغت نامه دهخدا

موروثی. [ م َ ] ( ص نسبی ) آنچه به ارث رسیده باشد و مال موروث. ضد مکتسبی. ( ناظم الاطباء ). ارثی. به ارث رسیده. از راه ارث رسیده ، مقابل مکتسب.( از یادداشت مؤلف ) : ملک موروثی پدرخواستند. ( گلستان ). در واقع او را بهادری و پهلوانی موروثی بود. ( ظفرنامه یزدی ). و رجوع به موروث شود. || مادرزاد. خلقی : مرض موروثی. خلق و خوی موروثی. ( از یادداشت مؤلف ) .

معنی کلمه موروثی در فرهنگ فارسی

( صفت ) منسوب به موروث آنچه که بارث رسیده ارثی [ ... و در واقع او را بهادری و پهلوانی موروثی بود ] ( ظفرنامه یزدی . چا . امیر کبیر ۴۱۲:۲ )

معنی کلمه موروثی در دانشنامه عمومی

موروثی (فیلم). موروثی ( انگلیسی: Hereditary ) فیلمی در ژانر ترسناک به کارگردانی آری استر است که در ۲۱ ژانویه ۲۰۱۸ منتشر شد. از بازیگران آن می توان به تونی کولت، گابریل بیرن و آن داود اشاره کرد.
فیلم در زمانیکه بزرگ خاندان گراهام فوت می کند، دخترش، آنی، احساس می کند که او همچنان در بین خانواده آنها حضور دارد و به طرز عجیب و غریبی با دختر آنی، یعنی چارلی، انس گرفته است. به این ترتیب، درحالیکه تمام خانواده تحت تهدید یک نیروی فراطبیعی قرار دارد، آنی باید در میان تاریکی ها کاوش کند و از سرنوشت به ارث رسیده ی شوم خود فرار کند. این فیلم در ژانرهای درام، ترسناک، معمایی و هیجان انگیز قرار می گیرد.

جملاتی از کاربرد کلمه موروثی

هرچند به همانندی‌های میان آریایی‌ها (هندوایرانی‌ها) و آلمانی‌ها در شیوه تفکر، در احساس و عمل پای می‌فشرد و به روابط خویشاوندی موروثی میان آلمانی‌ها و آریایی‌ها اشاره می‌کرد. این اظهارات، صرف نظر از درستی یا نادرستی شان، از یک سو نشان می‌دهند که برای روست مفهوم هندوژرمنی (و نیز آریایی) به عنوان موضوعی ذاتی و شخصیتی، به یک واژه دارای بار معنایی و موضع فکری و ایدئولوژیک، دقیقاً همانند واژه نژاد تبدیل شده بود و از سوی دیگر نمایانگر آن است که از دید او این دو صفت «آریایی» و «آلمانی» گرچه دو مفهوم یکسان نیستند، اما به هر حال پیوند و نزدیکی شان مهم‌تر از جداسازی و تفکیک دقیق واژه شناختی میان آنهاست.
ملحق به ملک مکتسبی کرد دولتت موروثیئی که از پدر و جد و عم گرفت
ژوزف تورنفور،[پانویس ۷] گیاه‌شناس و جهانگرد مشهور فرانسوی که از تفلیس دیدن کرده بود از بیست هزار جمعیت تفلیس ۱۴۵۰۰ نفر را ارمنی ذکر کرده‌است. ارمنیان تفلیس در دربار و امور حکومتی کشور مناصب مهمی را در اختیار داشتند. در دربار گرجستان پزشکان، آموزگاران، کاتبان، نقاشان و موسیقی دانان ارمنی بسیاری خدمت می‌کردند. «خاندان اشرافی تومانیان» به‌طور موروثی اداره دیوان حکومتی را بر عهده داشتند. «خاندان بهبوتیان» نیز به اداره امور شهر می‌پرداختند.
پست‌های نظامی دیگری هم وجود داشت، مثل فرمانده دژها (ارگ‌بد)، سرپرست مرزها (مرزبان)، عنوان موروثی فرمانده توس در شرف (کنارنگ) و فرمانده ارتش (گند سالار). دومین آتشکده بزرگ کشور برای این طبقه بود که آذرگشنسب نام داشت.
ابوالفتح میرزا در سال ۱۲۹۸ درجه سرهنگی گرفت و پس از فوت پدرش، احمد شاه لقب پدرش (سردار اعظم) را به او داد. پس از کودتای سوم اسفند ۱۲۹۹ به سبب «کسالت مزاج» از خدمت قشون کنار رفت و به اداره املاک موروثی‌اش در اصفهان پرداخت و گاه در اصفهان و گاه در تهران و گاه در اروپا زندگی می‌کرد.