موروث

معنی کلمه موروث در لغت نامه دهخدا

موروث. [ م َ ] ( ع ص ) هر چیز که به ارث رسیده باشد. مال موروث ،مال به ارث رسیده. ( ناظم الاطباء ). هرچیز که میراث گرفته شده. ( آنندراج ). موروثه. آنچه از ملک و مال به ارث به کسی رسیده باشد. مقابل مکتسب. ملک و مال ارثی. ( یادداشت مؤلف ) : اگر سلطان معظم بیند آنچه رفت درگذاشته آید تا دوستیهای موروث تازه گردد. ( تاریخ بیهقی چ ادیب ص 505 ). پادشاه... اقبال بر نزدیکان خود فرماید که خدمت او را منازل موروث دارند. ( کلیله و دمنه ). نشاید پادشاهان را... بیهنران را به وسایل موروث بی هنر مکتسب اصطناع فرمایند. ( کلیله و دمنه ). وزارت ایشان را ( آل برمک را ) موروث است. ( تاریخ برامکه ). بندگان قدیم و خدمتکاران موروث بر مثال کبوتر سرای باشند. ( ترجمه تاریخ یمینی ص 155 ). از بند گرانم خلاص کردند و ملک موروثم خاص. ( گلستان سعدی ).
حافظا خلد برین خانه موروث من است
اندر این منزل ویرانه نشیمن چه کنم.حافظ.- موروث عنه ؛ آنکه از او ارث به کسی رسیده باشد.
- || مال یا ملکی که از آن به کسی ارث رسد.
- موروث و مکتسب ؛ آنچه به ارث رسیده و آنچه به کوشش شخصی به دست آمده. به ارث رسیده و کسب شده : هم در این مجلس فرمود به نام سلطان منشور نبشتن ملکهای موروث و مکتسب. ( تاریخ بیهقی چ ادیب ص 377 ). ملک موروث و مکتسب به وارث اهل و مستحق رسانید. ( سندبادنامه ص 8 ).

معنی کلمه موروث در فرهنگ معین

(مُ ) [ ع . ] (اِمف . ) ارث گذاشته شده ، هرچیز که به ارث رسیده باشد.

معنی کلمه موروث در فرهنگ عمید

ارث گذاشته شده، مالی که به ارث به کسی برسد.

معنی کلمه موروث در فرهنگ فارسی

ارث گذاشته شده، مالی که به ارث به کسی برسد، کسی که ارث بجاگذاشته
( اسم ) ارث گذاشته شده مال و ملک ارثی : [ حافظا . خلد برین خانه موروث من است اندرین منزل ویرانه نشیمن چکنم ? ] ( حافظ . ۲۳۷ )

معنی کلمه موروث در ویکی واژه

ارث گذاشته شده، هرچیز که به ارث رسیده باشد.

جملاتی از کاربرد کلمه موروث

اگرچه اولین استقرار نیروهای پرتغالی در خاک برزیل در سال ۱۵۳۲ انجام گرفت ولی مستعمره سازی این سرزمین در سال ۱۵۳۴ آغاز شد، زمانی که پادشاه جان سوم خاک برزیل را به پانزده فرمانداری موروثی تقسیم کرد. این سازماندهی با این حال مشکل ساز بود. در سال ۱۵۴۹ پادشاه یک فرماندار کل را منصوب کرد تا تمامی مستعمره‌ها ی پانزده‌گانه را اداره کند. پرتغالی‌ها برخی از قبایل بومی را جذب کردند. در حالی که بسیاری از بومیان دیگر به تدریج در جنگ‌های طولانی یا در اثر بیماری نابود شدند.
لزومی بر موروثی بودن اتحاد شخصی وجود ندارد.
دعا و مدحت بیگاه و گاه من بگذار حقوق خدمت موروث و مکتسب بفکن
چه غم ار ملکت موروث مرا خصم ربود کز بتول آنکه خداوندی جیحونش بود
پس از مرگ پدرش به حکومت موروثی سیمجوریان در قهستان دست یافت. او در عهد نصر بن احمد و نوح بن نصر، از امیران سامانی، می‌زیست و از سوی این دو گاه افزون بر قهستان مأمور ادارهٔ شهرهایی همچون هرات، نیشابور، گرگان، بخارا و مرو شده‌است.
آریارادان دودمانی ایرانی‌تبار بود که به صورت موروثی بر کاپادوکیه حکم می‌راند.
عقل سلیم توماس پین برای اولین بار این باور را بیان کرد که آمریکا نه تنها امتداد اروپا بلکه سرزمینی جدید و کشوری با پتانسیل و فرصت تقریباً نامحدود است که از کشور مادر بریتانیا بزرگتر شده‌است. این احساسات پایه‌های فکری مفهوم انقلابی استثناگرایی آمریکایی را پایه‌ریزی کردند و با جمهوری‌خواهی گره خوردند، این باور که حاکمیت متعلق به مردم است، نه یک طبقه حاکم موروثی.
این بیان و معانی بی‌حد هست موروثم از بهای ولد
حافظا خُلدِ بَرین خانه موروثِ من است اندر این منزلِ ویرانه نشیمن چه کنم؟
زنان دام‌های گم‌راهی اند که شرف موروثی به دست آنان تباه می‌شود.
خود جز از بهر بقای عدل دیگر بهر چیست این سیاستها که موروثست از پیغمبری
دیانت بهائی بر اصل پژوهش شخصی و مستقل در مسائل اعتقادی و دینی تأکید و اعتقاد موروثی و اجباری را رد می‌کند. فرزندانی که از والدین بهایی متولد می‌شوند می‌توانند در آستانهٔ بلوغ (پانزده‌سالگی) شخصاً تصمیم به پذیرش یا عدم پذیرش این دین بگیرند. در این دین قانون صریحی برای ارتداد وجود ندارد.
عزلت بنده و مشغولی این قوم به کار یادگاری است که موروث ز اجداد بود
کرم که از همه با بی تو راست موروثی چو هست باد گران با منت چرا نبود؟
ز خال و عم و جد و باب موروثی است ذاتت را کمال نفس و حسن نطق و عز و جاه و زیب و فر