مؤرش. [ م ُ ءَرْ رِ ] ( ع ص ) نعت فاعلی از تأریش. آن که آتش برمی افروزد. ( ناظم الاطباء ). برافروزنده آتش. ( آنندراج ) ( از اقرب الموارد ). || آن که در میان مردم بدی می افکند. ( ناظم الاطباء ). بدی افکننده میان قوم. ( آنندراج ). || آن که سبب برانگیختن جنگ می گردد. ( ناظم الاطباء ). برانگیزانده جنگ. ( آنندراج ) ( از اقرب الموارد ). مورش. [ رِ ] ( اِ ) مهره کوچک و ریزه که زنان به رشته کشیده و از آن دست بند و گردن بند سازند و به تازی خرز گویند. ( از برهان ) ( ناظم الاطباء ). مهره ریز که رشته کنند و زنان در دست و گردن کنند. ( انجمن آرا ) ( آنندراج ). خرزه. مهره ، شخلبه ، مورش گربه. ( یادداشت مؤلف ) : جوسقی بنا کرده است مثل مناره ای درازی آن سی گز و بر سر آن نیزه ای نشانده است و بر سر آن دو مورش آویخته است که یکی منع برق و سرما می کند و یکی منع بادها. ( ترجمه تاریخ قم ص 67 ). - مورش سیمین ؛ مهره نقره گین شبیه به مروارید. ( ناظم الاطباء ). || جایی در پهلوی دکان که در آن متاع و کالا رابرای فروش عرضه می کنند. || صفه برای نشستن که از سطح زمین اندکی بلندتر باشد خصوصاً در حیاط بیرونی. سکوی دکان. صفه که بر آن نشینند. || مهره های پشت. ( ناظم الاطباء ).
معنی کلمه مورش در فرهنگ معین
(رِ ) (اِ. ) ۱ - مهرة ریز که در رشته کشند و زنان در گردن و مچ بندند، خرز. ۲ - سکوی دکان ، صفه که بر آن نشینند.
معنی کلمه مورش در فرهنگ عمید
۱. مهره های ریز که زنان به رشته بکشند و دست بند یا گردن بند کنند. ۲. صفه، سکو.
معنی کلمه مورش در فرهنگ فارسی
( اسم ) ۱ - مهره ریز که در رشته کشند و زنان در گردن و مچ بندند خرز . ۲ - سکوی دکان صفه که بر آن نشینند. نعت فاعلی از تاریش آن که آتش بر می افروزد .
معنی کلمه مورش در دانشنامه آزاد فارسی
مورِش (Mures) (به مجاری: ماروش) رودی در رومانی و مجارستان. از کوه های کارپات سرچشمه می گیرد و پس از طی ۷۲۵ کیلومتر در سِگد مجارستان، به رود تیسا وارد می شود.
معنی کلمه مورش در ویکی واژه
مهرة ریز که در رشته کشند و زنان در گردن و مچ بندند؛ خرز. سکوی دکان، صفه که بر آن نشینند.
جملاتی از کاربرد کلمه مورش
به ذوق امتحان ملک سلیمان گر زنی بر هم نیابی سرمهواری تا کشی در دیدهٔ مورش
آندری مورشانو با توجه به شرایط سلامتی ضعیف، در ۱۸۶۳ در براشوو درگذشت.
از طلعت مستورش بر خلق زدی نورش هم نرگس مخمورش بر ما نگرانستی
قسم به عالم جاهت که دیده مورش فضا به وام دهد چرخ تنگ میدان را
وجود بیدلان پست از سواد چین زلف او روان عاشقان مست از فریب چشم مخمورش
تیمورشاه در ۱۲۰۷ در پیشاور درگذشت و جسد او را در کابل دفن نمودند. به قول بعضی مرگ وی بر اثر خوردن زهر بودهاست. واین نخستین مرگ سیاسی در زمان حکومت درّانی در افغانستان بودهاست.
آرامگاه تیمورشاه یا مقبره تیمورشاه، بنایی است تاریخی در شهر کابل افغانستان که به دلیل دفن تیمورشاه درانی به این نام شهره شده است.
گهی چون چشم مخمورش خراب است گهی چون زلف او در اضطراب است
به دامانش ز سیلاب حوادث گرد ننشیند خرابی راکه سازد گوشه چشم تو معمورش
از شراب دو چشم مخمورش جان گهی مست و گاه خمارست
در هر دل که واکردم نگارین بود از رویت خوشا ملکی که هر ویرانه باشد بیت معمورش
در همان زمان که آقامحمدخان جایگاه خود در فارس را تحکیم میکرد، لطفعلیخان در شرق ایران به دنبال تجدید قوا بود. او با یاری حاکم طبس به یزد حمله کرد. سپس ابرکوه را گرفت و به سمت داراب حمله کرد. در همین احوال، یک سپاه قاجاری در تعقیب او بود. برخوردهای کوچکی میان دو سپاه صورت گرفت و خان زند مجبور به عقبنشینی به سمت طبس شد. تصمیم گرفت — احتمالاً برای یاری جستن از تیمورشاه درانی — راهی قندهار شود اما در قاین به او خبر رسید که آن حاکم درگذشته است. نتیجتاً، مسیر نرماشیر و بم در پیش گرفت و آنجا خانهای محلی به او قول یاری دادند. با کمک آنها به کرمان حمله کرد و آن شهر را تسخیر کرد و در نوروز ۱۷۹۴ م، خودش را لطفعلیشاه نامید و سکه زد.
از باشگاههایی که در آن بازی کردهاست میتوان به آ.اس.آ ترگو مورش و باشگاه فوتبال زامورا اشاره کرد.
خصم که مورش شمرد زانکه چو مویی نیافت هر بن موییش کرد خانهٔ موری فنا
چشم مخمورش به روی کیست باز دست کی بر زلف مشکینش دراز
احمدشاه درانی نامش به درانی تبدیل گردید. طایفهٔ ابدالی به چند تیره تقسیم میشد که از مهمترین آنها تیموري نسل تیمورشاه درانی یا سدوزی، پوپلزی یا بارکزی بود. بعد از قتل نادرشاه افشار (۱۱۶۰ ه. ق)، شعبهٔ سدوزایی (سدوزی یا صدوزایی) از تیرههای پوپلزایی و سپس تیرهٔ بارکزایی در افغانستان حکومت کردهاند.
انجمنهای برخط اغلب از انواع جامعه همسود هستند، به این اعتبار که معمولاً کاربرانی که علایق یا روحیات مشترکی دارند حول هم جمع شده و تشکیل جامعه میدهند. از مزایای جامعه برخط بر جامعه مکانمحور این است که اعضای جامعه میتوانند بدون ارتباط فیزیکی با یکدیگر، عضو گروه باشند، در امورش مشارکت و مداخله کنند، و به آن احساس تعلق داشته باشند.
در این مقبره علاوه بر تیمورشاه، شاه شجاع الملک درانی فرزند تیمورشاه، به سال ۱۲۵۸ میلادی دفن شده است.
از باشگاههایی که در آن بازی کردهاست میتوان به آ.اس.آ ترگو مورش اشاره کرد.
از باشگاههایی که در آن بازی کردهاست میتوان به باشگاه فوتبال استوا بخارست و آ.اس.آ ترگو مورش اشاره کرد.