موتور
معنی کلمه موتور در لغت نامه دهخدا

موتور

معنی کلمه موتور در لغت نامه دهخدا

موتور. [ م َ ] ( ع ص ) آن که کسی از وی کشته شودو خون کشته خویش درنیابد. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ). آن که کینه و خون کشته خود درنیابد. ( آنندراج ). || کسی که در بهشت دارای اهل و مال نباشد. ( ناظم الاطباء ). ( معنی اخیر جای دیگر دیده نشد ).
موتور. [ م ُ ت ُ ] ( فرانسوی ، اِ ) دستگاهی با ساختمان خاص که مولد نیرو و به کار اندازنده ماشین و اتومبیل و هواپیما و کشتی و غیره است. || وسیله نقلیه. اتومبیل :
کوه در کوه موتور بینی و طیاره و توپ
دشت در دشت سپه بینی و ترتیب نزال.ملک الشعرای بهار.|| موتورسیکلت. موتوسیکلت. رجوع به موتوسیکلت شود.

معنی کلمه موتور در فرهنگ معین

(مُ تُ ) [ فر. ] (اِ. ) ۱ - دستگاهی که سبب به کار انداختن و تولید ماشین می شود. ۲ - دستگاهی که انواع انرژی را به انر ژی مکانیکی تبدیل می کند. ۳ - موتورسیکلت .

معنی کلمه موتور در فرهنگ عمید

۱. دستگاهی که با تبدیل انرژی الکتریکی یا انرژی حاصل از سوخت به انرژی مکانیکی باعث انجام کار در ماشین ها می شود.
۲. آنچه باعث ایجاد حرکت شود، محرک.
۳. [عامیانه] = موتورسیکلت

معنی کلمه موتور در فرهنگ فارسی

محرک، جنباننده، آلت تولیدقوه، دستگاهی که بوسیله آن ماشین هارابکارمی اندازند
( اسم ) ۱ - دستگاهی است که ماشین را بکار اندازد و تولید نیرو کند. یا موتور اتومبیل ( اتوبوس ) . دستگاهی است که بوسیله آن اتومبیل ( اتوبوس ) بحرکت در می آید . موتور اتومبیلهای امروزی عموما با بنزین یا گازوئیل کار میکنند و باسم موتورهای انفجاری چهار زمانه ( یا چهار ضربه ) معروفند . ساختمان این نوع موتور ها بسیار ساده است و از حیث ساختمان طرز عمل با توپهای قدیمی یا تفنگهای شکاری سر پر شباهت دارند . ۲ - وسیله نقلیه اتومبیل : [ کوه در کوه موتور بینی و طیاره و توپ دشت در دشت سپه بینی و ترتیب نزال . ] ( بهار . ۶۸۳:۱ )
آن که کسی از وی کشته شود و خون کشته خویش درنیابد .

معنی کلمه موتور در فرهنگستان زبان و ادب

{motor} [فیزیک] ← موتور برقی

معنی کلمه موتور در دانشنامه عمومی

موتور یا پیشرانه ( به انگلیسی: Engine, Motor ) دستگاهی است که انرژی شیمیایی سوخت را به انرژی گرمایی و سپس به کار مکانیکی تبدیل می کند و برای راه اندازی وسایل نقلیه، دستگاه های دیگر یا تولید برق، استفاده می شود.
انواع اصلی موتورها عبارتند از:
• موتور بخار
• موتور بنزینی
• موتور دیزل
• موتور الکتریکی
• موتور جت ( موتور موشک )
در هر یک از این موتورها انرژی از سوخت هایی چون زغال سنگ، بنزین و گازوئیل به دست می آید. همه موتورها، موتورهای درون سوز هستند. به این معنا که سوخت درون موتور می سوزد. موتور بخار، تنها موتور برون سوز است.
در قرن هجدهم میلادی، بیشتر نیروی صنایع مربوط به انقلاب صنعتی، از موتورهای بخار به دست می آمد. در سال ۱۷۱۲، یک انگلیسی بنام توماس نیو کامن، نخستین موتور بخار کار آمد را برای تلمبه زدن آب به بیرون از معادن زغال سنگ را اختراع کرد. در سال ۱۷۶۵، یک مهندس اسکاتلندی بنام جیمز وات، موتور بخار نیوکامن را کاملتر کرد و دستگاهی با کارایی بیشتر ساخت. چیزی نگذشت که موتورهای بخار را برای فراهم آوردن نیروی ماشین آلات کارخانه ها بکار گرفتند. پس از آن نیز برای لوکوموتیوها، از جمله لوکوموتیو راکت، استفاده کردند. این لوکوموتیو را جورج استیونسون، مهندس انگلیسی، در سال ۱۸۲۹ میلادی ساخت.
در دنیای برق موتور وسیله ای است که انرژی الکتریکی را به انرژی مکانیکی دورانی تبدیل می کند. با توجه به نوع انرژی الکتریکی مورد استفاده در موتور، موتورها به دسته های:
• موتورهای AC یا جریان متناوب
• موتورهای DC یا جریان مستقیم
تقسیم بندی می شوند که البته هر کدام از این دو نوع، خود به دسته های جزئی تری تقسیم بندی می شوند. تمام موتورهای الکتریکی از ۲ قسمت کلی استاتور و روتور تشکیل شده اند.
موتور (سری لانکا). موتور ( به لاتین: Muttur ) یک منطقهٔ مسکونی در سری لانکا است که در ناحیه ترینکومالی واقع شده است.

معنی کلمه موتور در دانشنامه آزاد فارسی

موتور (engine)
وسیله ای برای تبدیل انرژی ذخیره شده به حرکت یا کار مفید. ذخیرۀ انرژی بیشتر موتورها به صورت سوخت است. انرژی ذخیره شده در سوخت، پس از سوختن به صورت انرژی گرمایی درمی آید. موتور گرمایی به همین مناسبت نام گذاری شده است. سپس، انرژی گرمایی به انرژی جنبشی تبدیل می شود. گاهی موتورهای گرمایی را براساس نوع سوختشان به موتورهای بنزینی و موتورهای دیزل دسته بندی می کنند. گاهی این دسته بندی به نحوۀ سوختن سوخت در داخل موتور، موتور درون سوز، یا در خارج آن، ماشین بخار، بستگی دارد و گاهی نیز، مبتنی بر نحوۀ تولید حرکت موتورها به صورت حرکت رفت و برگشتی یا حرکت چرخشی، مثلاً در توربین یا موتور وانکِل است.

معنی کلمه موتور در دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] موتور از القاب حضرت مهدی (علیه السلام) است.
موتور از نظر لغت به کسی گویند که یکی از خویشاوندانش کشته شده؛ ولی خون بهای او گرفته نشده است.
مراد از موتور بوالده یا بأبیه
در برخی روایات، از امام زمان (علیه السلام) با عنوان «موتور بوالده» یا «موتور بابیه» (امام باقر (علیه السلام) فرمود: «صاحب هذا الامر هو الطّرید الشّرید الموتور بابیه») یاد شده است؛ یعنی کسی که پدرش کشته شده و از خون او مطالبه و خون خواهی نشده است.
← مراد از پدر در روایت یادشده
۱. ↑ طریحی، مجمع البحرین، ج۴، ص۴۶۳.
...

معنی کلمه موتور در ویکی واژه

motore
دستگاهی که سبب به کار انداختن و تولید ماشین می‌شود.
دستگاهی که انواع انرژی را به انر ژی مکانیکی تبدیل می‌کند.
موتورسیکلت.

جملاتی از کاربرد کلمه موتور

دمنده کشتی «کلگا»‌ی زیبا به‌دریا، چون‌ موتور بر روی هامون