مواید

معنی کلمه مواید در فرهنگ معین

(مَ یِ ) [ ع . موائد ] (اِ. ) جِ مائده .

معنی کلمه مواید در فرهنگ فارسی

جمع مائده
( اسم ) جمع : مایده ( مائده )

معنی کلمه مواید در ویکی واژه

موائد
جِ مائده.

جملاتی از کاربرد کلمه مواید

هر کسی گو مواید نعمت از سماط خدای خود می خور
چون خلیل الله آن امام کرام یافت از حق مواید انعام
این است نشان بعضی از ذکر مقدمان متصوّفه و قدوهٔ ایشان، رضی اللّه عنهم اجمعین و اگر جمله را در این کتاب یاد کردمی، و یا روزگار عزیز جمله را شرح دادمی و حکایات ایشان بیاوردمی، از مقصود بازماندمی و کتاب مطوّل شدی. کنون گروهی را از متأخران بدیشان پیوندم تا فواید و مواید بیشتر باشد. و باللّه العون و التوفیق.
ولیک با همه جرمم امید مغفرتست که تره نیز بود بر مواید سلطان
حشمت میفروش بین بر در او ز هر طرف گرد مواید کرم اهل صفا کشیده صف