مواعید. [ م َ ] ( ع اِ ) وعده ها و موعودها و وعده داده شده ها و چیزهای وعده کرده شده. ( ناظم الاطباء ). ج ِ میعاد است که به معنی وعده کردن باشد. ( غیاث ) ( آنندراج ) : او قابوس را فروگذاشت و آن مواعید خلاف کرد. ( ترجمه تاریخ یمینی ص 260 ). و رمندگان را از اطراف و اکناف عالم به مواثیق عهد و مواعید لطف باز آورند. ( مرزبان نامه ص 173 ). ساقیا آمدن عید مبارک بادت وان مواعید که کردی مرواد از یادت.حافظ ( دیوان چ قزوینی - غنی ص 14 ).|| ج ِ میعاد، جای وعده و زمان وعده. ( غیاث ) ( آنندراج ). و رجوع به میعاد شود.
معنی کلمه مواعید در فرهنگ معین
(مَ ) [ ع . ] (اِ. ) جِ میعاد، وعده ها، موعودها.
معنی کلمه مواعید در فرهنگ عمید
= میعاد
معنی کلمه مواعید در فرهنگ فارسی
جمع میعاد ( اسم ) جمع میعاد : [ ... و رمندگان را از اطراف و اکناف عالم بمواثیق عهد و مواعید لطف ما باز آرند ... ] ( مرزبان نامه .۱۳۱۷ .ص ۱۷۳ )
معنی کلمه مواعید در ویکی واژه
جِ میعاد؛ وعدهها، موعودها.
جملاتی از کاربرد کلمه مواعید
وَ بَشِّرِ الَّذِینَ آمَنُوا أَنَّ لَهُمْ قَدَمَ صِدْقٍ عِنْدَ رَبِّهِمْ قدم الصدق ما تقدم لهم من اللَّه من المواعید الصادقة و سبق لهم من حسن العبادة و الطاعة، و قیل قدم الصدق شفاعة المصطفی و شفاعة المؤمنین بعضهم لبعض و قیل اراد به السقط یقوم محبنطئا علی باب الجنّة فیقول لا ادخلها حتی یدخلها والدیّ.
مرا فلک بمواعید میفریفت ولیک از آن هزار یکی با رهی نکرد وفا
وان که در دوستی وفادار است در مواعید خویش پادار است
نه لفظ من به تقاضای سرد معروف است نه صدر تو به مواعید کژ سزاوار است
وَ إِذْ یَعِدُکُمُ اللَّهُ إِحْدَی الطَّائِفَتَیْنِ أَنَّها لَکُمْ معناه: و اذکروا اذ یعدکم اللَّه ان لکم إِحْدَی الطَّائِفَتَیْنِ و أَنَّها لَکُمْ فی موضع نصب من البدل من احدی، وَ تَوَدُّونَ أَنَّ غَیْرَ ذاتِ الشَّوْکَةِ تَکُونُ لَکُمْ یعنی العیر الذی لیس فیها قتال، و الشوکة الشدة، و ذات الشوکة ای ذات السلاح، اشتقاقها من الشّوکة و هو النبت الّذی له حدّة وَ یُرِیدُ اللَّهُ أَنْ یُحِقَّ الْحَقَّ، یظهر الاسلام و ینصر اهله بکلماته ای باوامره و نواهیه و قیل بضمانه و مواعیده، و یَقْطَعَ دابِرَ الْکافِرِینَ یستاصلهم، دابر کل شیء آخره.
و قیل تسمیتهم اولادهم عبد العزّی و عبد اللّات و عبد شمس و عبد الحرث. و قیل ان یستعملوا اولادهم فی معصیة اللَّه و فی الجملة کلّ معصیة فی ولد و مال فابلیس اللّعین شریکهم فیها، «وَ عِدْهُمْ» یعنی بالمواعید الباطله. و قیل عدهم ان لا جنّة و لا نار و لا بعث. و قیل عدهم ای اطل لهم فی العمر و مدّ لهم فی طیلهم، و رأس کلّ فساد فی الدّین طول الامل.
دانم که احتمالِ مواعید واجب است آری ولی نه صبر پدیدست و نه ثبات
عمر قصیر لمواعید خدعته و حدثتنی تفسیرها بالزباء
جان رسیدگان به مواعید لطف او چون طبع نارسیده به امید عید شاد