موئینه

معنی کلمه موئینه در ویکی واژه

دختر

جملاتی از کاربرد کلمه موئینه

الاتا نخواهند موئینه گرما کتانرا بسرما نباشند طالب
قاری از موی شکافان و سخن پردازان کیست کو مدحت موئینه بود اشعارش
قاری از بهر دفع سرما باز ریش موئینها بشانه زدند
چو سنجاب و قاقم سمور و فنک سلاطین موئینه بی هیچ شک
که ای کتان زچه در پوستین موئینه زسردی افتی آخر برو حصیر مدر
کتان سان شد تنم بی تاب وچون موئینه مو ریزان زپار جامه سرما و فکر رخت تابستان
لباسی که از جنس موئینه بود قماشی که از نوع پشمینه بود
دو قماشند صوف و موئینه (یکی آرام جان یکی دلبند)