مهلا

معنی کلمه مهلا در لغت نامه دهخدا

( مهلاً ) مهلاً. [ م َ لَن ْ ] ( ع ق ) مصدر است که مفعول مطلق واقع می شود به حذف فعل و فاعل و به معنی امرمستعمل می گردد، ای امهل ؛ یعنی آهسته. ( غیاث ) ( آنندراج ). آهسته. آهسته رو. آهسته باش. ( زمخشری ). آرام.
- مهلاً مهلاً ؛ آهسته آهسته. رجوع به مهل شود.

معنی کلمه مهلا در فرهنگ فارسی

مصدر است که مفعول مطلق واقع می شود به حذف فعل و فاعل و به معنی امر مستعمل می گردد ای امهل یعنی آهسته

معنی کلمه مهلا در فرهنگ اسم ها

اسم: مهلا (دختر) (عربی، فارسی) (تلفظ: mahlā) (فارسی: مَهلا) (انگلیسی: mahla)
معنی: آهسته و آرام، ( اسم صوت ) آهسته، بی شتاب، ( عربی ) ( اسم صوت ) آهسته ! بی شتاب !، دوستانه

معنی کلمه مهلا در ویکی واژه

مهلا (جمع مهلا‌ها)
آرام

جملاتی از کاربرد کلمه مهلا

گفت زینب مهلاً ای پور لئام بس ز خون عترت خیر الانام
گفت مهلاً مهلاً ای پور وکید نیست عنقا در خور این دام کید
«وَ اذْکُرْ فِی الْکِتابِ إِدْرِیسَ إِنَّهُ کانَ صِدِّیقاً نَبِیًّا». ادریس جدّ پدر نوح است، نوح بن ملک بن متوشلخ بن اخنوخ و میان ادریس و میان آدم پنج پدرست و هو: اخنوخ بن یارد بن مهلائیل بن قینان بن یانش بن شیث بن آدم. بقولی دیگر چهار پدر است میان ایشان: اخنوخ بن مهلائیل بن انوش بن شیث بن آدم.
گفت مهلاً خود ز من دارد مدد جبرئیلا این سپاه بی عدد
مهلا ای زیبا تذرو خوش خرام این بیابان سر به سر بند است و دام
من سلیمانم مرا عصمت سریر مهلاً ای بلقیس روی از من مگیر
ال مهلاج یک منطقهٔ مسکونی در یمن است که در استان ابین واقع شده‌است.
یا عاجلا بقتلی لله علیک مهلا کاموزمت جوابی گر گیردت حسیبی
در قفای شاه رفتی هر زمان بانگ مهلا مهلنش بر آسمان
مهلاً حماک الله عن شر النوائب یا ابن الأطائب
یا شیخ مهلا فماقد نلت من نقم مانال ملتقم من باس منتقم