مهره مار

معنی کلمه مهره مار در ویکی واژه

مهره‌مار
(عامیانه): استخوانی ویژه و نایاب از ستون فقرات مار که اگر کسی داشته باشد، از همه حوادث و بلایا محفوظ می‌ماند. دو مهره کوچک که گفته می‌شود به صورت نر و ماده خوانده میشوند و اگر در یک ظرف سرکه بریزیم و دو مهره را از فاصله‌ای کم از هم بگذاریم جذب یکدیگر میشوند و گفته می‌شود اگر کسی آنرا داشته باشد محبوب القلوب می‌شود..

جملاتی از کاربرد کلمه مهره مار

اعتبار از میان چو برخیزد بیضه مور، مهره مارست
بدان طبیب شفا ده که بهر حاجت خلق سپرد حقّهٔ تریاک را به مهره مار
شعبده لب ترا از پی دلبری فلک ماند به شکل حقه ای مهره مار در دهان
مار زخمی که همچو مهره مار ملک را هست بی خلاف به کار
نشان حرص ز دل هم به دل شود زیرا که زهر مار شود دفع هم به مهره مار
چو موسیی که مقامات دین و رخنهٔ کفر ز مار مهره و وز مهره مار می‌سازد
چنانکه هر که مر او را کشنده مار گزید امید رستن خویش افکند به مهره مار
می کشد مهرخموشی زجگرزهرسخن زخم این مارشود به ،به همین مهره مار
چون مار مهره خواستم از حلقه لبش در پیچ رفت زلفش واز مهره مار داد
این چه خال، این چه گوشه ابرو این چه مار، این چه مهره مارست