مهرا

معنی کلمه مهرا در لغت نامه دهخدا

مهرا. [ م ُ هََ رْ را ] ( از ع ، ص ) مُهَرَّاء. نعت مفعولی از مصدر تهرئة به معنی نیک پختن گوشت و جز آن. ( منتهی الارب ). نیک پخته و مضمحل گردیده. ( جهانگیری ) ( برهان ). نیک پخته شده ، ای ( یعنی ) چیزی که در آب به گرمی آتش خوب پخته شده ملایم گردد. ( غیاث ). گوشت نرم پخته که از استخوان جدا شده باشد. مثل هریسه شده ( گوشت ). مُهَرَّاء. ( مهذب الاسماء ) :
گشته ز انگشت آفرازه دوزخ
نیمه تن او کباب و نیمه مهرا.سوزنی.و رجوع به مهراء شود.
- مهرا شدن ؛ نیک پخته شدن گوشت. هریسه شدن : اصلاح او [ گوشت گاو کوهی ] آن است که بپزند چندانکه مهرا شود... ( ذخیره خوارزمشاهی ). پاکیزه به آتش نرم می باید پخت تا مهرا شود و گوشت ازاستخوان جدا گردد. ( ذخیره خوارزمشاهی ). انجیر خشک را بپزند تا مهرا شود و آب او میدهند. ( ذخیره خوارزمشاهی ).
مهرا. [ م ِ ] ( اِخ ) نام والی کابل است که رستم از دختر او تولد یافت. ( برهان ) ( جهانگیری ). اما صحیح کلمه مهراب است. رجوع به مهراب شود.
مهرا. [ ] ( اِخ ) شهرکی است به ناحیت پارس از حدود گور، بسیارنعمت و آبادان و با آبهای روان. ( حدود العالم چ دانشگاه ص 132 ).

معنی کلمه مهرا در فرهنگ معین

(مُ هَ رّ ) [ ع . مهرأ ] (ص . ) ۱ - نیک پخته شده ، گوشت نرم پخته که از استخوان جدا شده باشد. ۲ - مضمحل گشته .

معنی کلمه مهرا در فرهنگ عمید

خوب پخته شده (گوشت ).

معنی کلمه مهرا در فرهنگ فارسی

( صفت ) ۱ - نیک پخته شده گوشت نرم پخته که از استخوان جدا شده باشد . ۲ - مضمحل گشته .
نعت است از تهرئه یعنی گوشت نیک پخته . گوشت بریان کرده .

معنی کلمه مهرا در فرهنگ اسم ها

اسم: مهرا (دختر) (فارسی) (کهکشانی) (تلفظ: mehrā) (فارسی: مِهرا) (انگلیسی: mehra)
معنی: منسوب به مهر، بانوی مهربان، دختری که مانند خورشید درخشان است، ( مهر، ا ( پسوند نسبت ) )، منسوب به مِهر، ( مهر+ ا ( پسوند نسبت ) )، مِهر، دختری که مانند خورشید یا از تبار خورشید است

معنی کلمه مهرا در ویکی واژه

مهرأ
نیک پخته شده، گوشت نرم پخته که از استخوان جدا شده باشد.
مضمحل گشته.

جملاتی از کاربرد کلمه مهرا

آلبرت مهرابیان (ارمنی: Ալբերտ Մեհրաբյան) بازیکن فوتبال بازنشسته در پست ارمنی‌تبار اهل ایران است.
پس از پخش سریال مرد دوهزارچهره در سال ۱۳۸۸، تصمیم مهران مدیری بر ساخت و پخش سریال جدیدی به نام قهوه تلخ برای صدا و سیما بود اما به دلایل نامعلوم با موافقت مسئولان صدا و سیما همراه نشد، از دلایل عدم موافقت به مسائل مالی، محتوا و داستان سریال اشاره شده است.
نیره منم شاه مهراج را ازین پس بسر بر نهم تاج را
چو سروی از بر مهراب برخاست از آن مجلس سوی خورشید شد راست
سوی خرگاه راند مرکب تیز دید پیری چو صبح مهرانگیز
چنین گفت مهراج کای سرفراز هنوز این سپه چیست کآمد فراز
روز یکرنگی و هنگامه مهرافزایی است ذره در صحبت نورست به صد شور و شرر
مهرابیان معتقد است سه عنصر تن، کلام و رفتار غیر کلامی اساس ارتباط چهره به چهره میان افراد می‌باشد. آلبرت مهرابیان در کتاب پیام خاموش خود بیان کرده‌است، در ارتباط با فردی دیگر تنها ۳۸ درصد از پیام ما از طریق تن صدا و ۵۵ درصد از طریق زبان بدن منتقل می‌شود. این خود نشان دهنده اهمیت زبان بدن (پیام‌های غیر کلامی) در ارتباطات روزمره ما می‌باشد.
احمد مهران‌فر (زادهٔ ۱۰ خرداد ۱۳۵۴) بازیگر اهل ایران است. بیشتر شهرت او به‌خاطر نقش‌آفرینی در نقش ارسطو در مجموعهٔ پایتخت است.
که بگرفتم از وی چه او تاج را گرفتم همان تاج مهراج را
پس ایاز مهرافزا بر جهید پیش تخت آن الغ سلطان دوید
از آن پس بهو چون به بند اوفتاد سپهدار و مهراج گشتند شاد
نشست و پیش خود مهراب را خواند حدیث رفته با او باز می راند
برون رفت مهراج با او به هم همی رفت یکی هفته ره بیش و کم