مهدی

معنی کلمه مهدی در لغت نامه دهخدا

مهدی. [ م َ دی ی ] ( ع ص ) هدایت کرده شده. ( غیاث اللغات ) ( آنندراج ). هدایت کرده شده. ارشادشده. ج ، مهدیون. ( ناظم الاطباء ). هدایت شده.
مهدی. [ م ِ دا] ( ع اِ ) آنچه در آن هدیه آورند چون طبق و جز آن. ( از ناظم الاطباء ). آنچه هدیه در وی آرند چون طبق و جزآن که با هدیه باشد. ( آنندراج ) ( از اقرب الموارد ). طبق هدیه. ( مهذب الاسماء ). || ( ص ) هدیه آورنده. مذکر و مؤنث در وی یکسان است. ( ناظم الاطباء ).
مهدی. [ م ُ ] ( ع ص ) هدیه کننده. اهداکننده. پیشکش کننده : واجب است که تحف و هدایا مناسب متحف و مهدی باشد. ( تجارب السلف ). رجوع به اِهْداء شود.
مهدی. [م ُ دا ] ( ع ص ) هدیه فرستاده شده. پیشکش شده. ( ناظم الاطباء ). هدیه داده شده. هدیه آورده. رجوع به اهداء شود.
مهدی. [ م َ] ( اِخ ) به زعم اهل سنت و جماعت ، کسی که در موقع معینی برای تقویت دین ظهور می کند. بسیاری از اهل سنت و جماعت مهدی را در شخص معین منحصر نمی دانند، بلکه معتقدند در هر عصر ممکن است مهدی ظهور کند :
بلقیس بانوان و سلیمان شه اخستان
کز عدل و دین مبشر مهدی زمان اوست.خاقانی.مفخر اهل بشر خوانش که دهر
مهدی آخر زمان میخواندش.خاقانی.ایام بدعهدی کند امروز ناگه دی کند
کار هدی مهدی کند دجال طغیان پرورد.خاقانی.مهدی امت توئی زآنکه به معنی تو را
عزت دین هم وثاق عصمت حق یار غار.خاقانی.کجاست صوفی دجال فعل ملحدشکل
بگو بسوز که مهدی دین پناه رسید.حافظ.- مهدی خصال ؛ که خصال وی چون خصال مهدی باشد. مهدی صفات :
به تأیید مهدی خصالی که تیغش
روان سوز دجال طغیان نماید.خاقانی.- مهدی سیاست ؛ که سیاست او چون سیاست مهدی منتظر باشد. بسیار کافی در کشورداری. عادل :
داور مهدی سیاست مهدی امت پناه
رستم حیدرکفایت حیدر احمدلوا.خاقانی.- مهدی شعار ؛ که شعار مهدی دارد. عادل. دادگر :
شاه فریدون لوا، خضر سکندرسپاه
خسرو امت پناه ، اتسز مهدی شعار.خاقانی.- مهدی صفت ؛ که صفت مهدی دارد، چون دادگری و ظلم برافکنی و جز آن :
مهدی صفت شهنشه ، امت پناه داور
جان بخش چون ملک شه ، کشورستان چو سنجر.خاقانی.

معنی کلمه مهدی در فرهنگ معین

(مَ یّ ) [ ع . ] (اِمف . ) هدایت شده ، ارشاد شده .
(مُ دا ) [ ع . ] (اِمف . ) هدیه داده شده .

معنی کلمه مهدی در فرهنگ عمید

۱. نام قائم مقام منتظر در نزد شیعیان.
۲. (صفت ) [قدیمی] کسی که خداوند او را به سوی حق هدایت نموده، هدایت شده، ارشاد شده.

معنی کلمه مهدی در فرهنگ فارسی

ابومحمد عبیدالله ملقب به المهدی موسس دولت فاطمیان است . وی در سال ۲۹۶ ه. در سجلماسه از بلاد افریقا قیام کرد و تمام آن ناحیه را از تصرف خلفای عباسی بیرون آورد . در ۲۹۷ ه. به خلافت نشست و خطبه بنام وی خوانده شد . عبیدالله در سال ۳٠۳ ه. به خلافت قیروان شهری بنیان نهاد که به مناسبت انتساب به وی آن را مهدیه خواندند . عبیدالله در ۱۵ ربیع الاول سال ۳۲۲ در مهدیه درگذشت .
هدایت شده، ارشادشده، کسی که خداونداورابسوی حق هدایت نموده
( اسم ) هدیه داده شده هدیه آورده .
ده کوچکی است از دهستان سردار آباد بخش مرکزی شهرستان شوشتر .

معنی کلمه مهدی در فرهنگ اسم ها

اسم: مهدی (پسر) (عربی) (مذهبی و قرآنی) (تلفظ: mahdi) (فارسی: مَهدي) (انگلیسی: mahdi)
معنی: هدایت شده، نام امام زمان ( عج )، از پس پرده غیبت به درآی مه ناز درد ما جز به ظهور تو مداوا نشود مهدی: در لغت به فتح میم به معنای هدایت کرده شده، جمع آن «مهدیون» است مهدی منتظر صاحب الامر بقیه الله همنام پیامبر اسلام ( ص ) دوازدهمین امام معصوم که اکنون از نظرها غایب است، بزرگترین آرمان جهان اسلام ظهور آن منجی یگانه عالم بشریت است که به اراده الهی جهان را پر از عدل و داد می کند «یملاء الله الارض قسطاً و عدلاً بعد ما ملئت ظلماً وجوراً» که البته این اعتقاد ریشه در قرآن کریم نیز دارد: «ولقد کتبنا فی الزبور من بعد الذکر ان الارض یرثها عبادی الصالحون» از این جهت منتظران ظهور آن حضرت باید در طهارت نفس و خودسازی خود تلاش کنند تا مصداق بندگان صالح خدا باشند، هر کس نام فرزندش را مهدی بگذارد و از روی علم و ارادت به ولایت امام زمان ( عج ) و با تکرار نام «مهدی» فلسفه غیبت و ظهور منجی عالم بشریت را در دل و جان زنده کند قطعاً نام او و خانواده اش در زمره منتظران صادق امام زمان ( عج ) نوشته خواهد شد و خداوند متعال به لحاظ ارادت آن خانواده به نام و یاد امام زمان ( عج ) بلا و سختی ها را از آنها دور خواهد کرد و شور و امید و آرمان خواهی را در قلب و روح آنان روز به روز بیشتر می نماید، دل من طـالب پیرمــــغان است همـان پیـری که از دیده نهــان است اگر دم می زنم از ســـاغر و مـی مرادم مهدی صاحب زمان ( عج ) است، ( در اعلام ) نام قائم منتظَر ( ع ) در نزد شیعه، مهدی منتظَر ( ع )، مکنی ]کنیه ی او[ به ابوالقاسم محمد بن عسکری ملقب به امام زمان، صاحب الزمان، حجت القائم، امام قائم، قائم آل محمد، آخرین امام از امامان دوازده گانه ی شیعه است، نام امام دوازدهم شیعیان

معنی کلمه مهدی در دانشنامه اسلامی

[ویکی شیعه] مهدی به معنای راهنمایی شده به دست خدا، در اصطلاح روایات اسلامی یکی از القاب منجی اسلامی و در باورهای شیعی، لقب امام دوازدهم(ع) شیعیان است که سرانجام ظهور و زمین را از عدل و داد پر می کند. از آنجا که پیامبر(ص) درباره ظهور منجی به نام مهدی از خاندان خود وعده داده بود، مسلمانان از واپسین روزهای پس از رحلت پیامبر، منتظر ظهور مهدی (ع) بودند.
برخی از گروه‎های اسلامی نظیر زیدیان و بنی عباس با انتخاب لقب مهدی برای رهبران قیام خود علیه دستگاه حاکم و با ادعای برپایی عدالت و از بین بردن ظلم، توده‎های معتقد به مهدی موعود را به خود جلب و از آن برای تثبیت حکومت خود استفاده می‎کردند. بر اساس برخی گزارش‎ها لقب مهدی در صدر اسلام از باب بزرگداشت نیز برای بزرگان به کار می رفته است. برخی محققان مدعی‎اند نخستین کسی که مهدی را در کاربرد اعتقادی آن به عنوان منجی به کاربرد ابو اسحاق کعب بن ماته بن حیسوء حمیری (درگذشت۳۴ق) است.
مهدی صفت مفعولی و به معنی شخص راهنمایی شده به دست خدا است.این کلمه از ماده «ه ـ د ـ ی» به معنای هدایت و راهنمایی از روی لطف و خیرخواهی است. گویا معنای «هدایت» در اینجا مقابل ضلالت است و به راهنمایی معنوی اشاره دارد. کلمه مهدی در قرآن نیامده ولی دیگر مشتقات مادی «ه ـ د ـ ی» مکرر در این کتاب آسمانی به کار رفته اند از جمله در دو آیه قرآنی این ماده بر هیئت اسم فاعل و به معنای «هدایت کننده» است به کار رفته است.
[ویکی اهل البیت] مهدی (خلیفه عباسی). "ابوعبدالله مهدی" بعد از پدرش منصور به قدرت رسید از کار او می توان به وسعت دادن مسجدالحرام، گذاشتن دستگاه برید (اطلاعات) و رونق گرفتن تجارت در بغداد اشاره کرد.
دوران مهدی، ادامه عصر منصور و دوره تحکیم پایه های قدرت عباسیان است. هنوز نیروهای وفادار به عباسیان که به نام شیعه بنی عباس خوانده شدند، مطمئن ترین نیروهای حکومت بودند. همان ها بودند که با شورش و فریاد، عیسی بن موسی را وادار کردند تا به نفع پسر مهدی از ولایت عهدی کناره گیری کند.
مهدی عباسی در سفر حج میان مردم مکه و مدینه بذل و بخشش فراوانی می کرد. این اقدام، نوعی حرکت تبلیغی برای وی بود، کاری که در دوره های مختلف تاریخ، خلفا و امیران نسبت به مردم این دو شهر انجام می دادند. وی بر مساحت مسجدالحرام و مسجدالنبی افزود و در آبادی راه های حج کوشید.
مهدی در یکی از سفرها، تعداد پانصد نفر از نوادگان انصار را به عنوان اعوان و انصار خود از مدینه به بغداد کوچ داده برای آنها امکانات زندگی فراهم کرد. این اقدام، نوعی دلجویی از انصار بود که در دوران امویان مورد ستم بودند و بعدها نیز به دلیل حمایت از شورش نفس زکیه در مدینه، مورد بی مهری منصور واقع شده بودند.
دوران مهدی، در ادامه دوران منصور، دوره استحکام پایه های قدرت عباسیان است که شکوه آن در دوران هارون ظاهر می شود. در تمامی این دوره به جز اندلس که در اختیار امویان بود، سایر سرزمین های اسلامی، تحت سلطه عباسیان قرار داشت.
شورش هایی نیز در زمان او به وجود آمد، شورش یوسف البرم که به منظور امر به معروف و نهی از منکر قیام کرد، شورش مقنع (سپید جامگان) و شورش عبدالسلام یشکری را می توان نام برد.
از آنجا که مهدی عباسی وقت خود را عموما به حل منازعات داخلی و کشورگشایی می گذراند، امام موسی بن جعفر علیه السلام در زمان او اندک فرصتی برای بیان حقایق شرع و مظلومیت اهل بیت علیهم السلام یافت.
البته مهدی برای در امان ماندن از خطر احتمالی از سوی امام، حضرت را مدتی زندانی کرد و چون تضمین گرفت که بر علیه او نشورد، حضرت را آزاد کرد. تفصیل واقعه به روایت فضل بن ربیع از پدرش چنین است: وقتی مهدی، حضرت موسی بن جعفر علیه السلام را زندانی کرد، یکی از شب ها حضرت امیرمؤمنان علی علیه السلام را در خواب دید که به او فرمود: «یا محمد فهل عسیتم ان تولیتم ان تفسدوا فی الارض وتقطعوا ارحامکم» آیا شما به این امید بودید که اگر ولایت یافتید، در زمین فساد کنید و قطع ارحام کنید! به دنبال این خواب، خلیفه ربیع را شبانه خواست و گفت: که موسی بن جعفر علیه السلام را نزدش حاضر کند.

معنی کلمه مهدی در ویکی واژه

مهدی ممکن است معرب ماهدِ باشد، به مفهوم باستانی یعنی قرص ماه، بسیار زیبا. مهدی از دو کلمه مَه یعنی ماه و دِی یعنی بگو، در کل بگو شکل ماه است یا ببین شکل ماه است.
هدایت شده، ارشاد شده.
هدیه داده شده.

جملاتی از کاربرد کلمه مهدی

مهدی آخر زمان شد کز درش رخنهٔ آخر زمان بست آسمان
یارا به حق مهدی گوئید ذکر خیرش هر جا که فیض نامش در انجمن برآید
چو آیی به درگاه مهدی فرود به مهد من آور ز مهدی درود
به نور مهدی هادی دل و جانم منور کن که بس تاریک می‏بینم جهان بی‏پرتو نورش‏
چار ملت را سوم جمشید دان بل دوم مهدیش خوان در شرق و غرب
بعیسی روح قدسی همعنان ساز رفیق مهدی صاحب زمان ساز
چو خواجه آمد و آن آب از آسیاب افتاد به کوی مهدیه آمد فرود و جست مقر
یکی برنهاده ز پیروزه تخت درفشنده مهدی بسان درخت
پر شد از جور و ستم روی زمین ای مهدی وقت آن شد که درِ عدل شما بگشایند
مسند آرای امامت مهدی هادی که هست چون شه مردان به ذات او مسلم سروری