مهدی عباسی
معنی کلمه مهدی عباسی در فرهنگ فارسی
معنی کلمه مهدی عباسی در دانشنامه آزاد فارسی
(مشهور به ابوعبدالله محمّد، ملقب به المهدی بالله) سومین خلیفۀ عباسی (حک: ۱۵۸ـ۱۶۹ق). مهدی پسر منصور بود و پس از رسیدن به خلافت ، اموالی که پدر مصادره کرده بود به صاحبانش بازگرداند و زندانیان سیاسی ازجمله طالبیان را آزاد کرد و برای آن ها مقرری در نظر گرفت . شورش اَلْمُقَنّع و سپیدجامگان در خراسان و ماوراءُالنَّهر و سرکوبی آنان و قتل اَلْمُقَنّع ، قیام یوسف بَرْم در خراسان و سرکوبی این قیام و اسارت و اعدام یوسف و جهاد مسلمانان با رومیان که به درخواست رومیان به صلح انجامید، از حوادث مهم دوران خلافت مهدی بوده است. مهدی به رغم نرم خویی که در برابر سخت گیری های پدر پیشه کرده بود، بر زنادقه سخت گرفت و به تعقیب و کشتار آنان پرداخت . وی حتی منشی خود صالح بن ابو عبیدالله را به اتهام زندقه کشت . مهدی به هنگام خلافت خود بر وسعت مسجدالحرام و مسجدالنبی افزود و این دو مکان مقدس را به طلا و سنگ مرمر تزئین کرد. وی در ازای پرداخت مبلغ ۱۰میلیون درهم ، ولایتعهدی را از عیسی بن موسی خرید و برای فرزندش موسی و هارون به عنوان ولیعهد بیعت گرفت . مهدی به عزم عراق عجم از بغداد حرکت کرد و در قریۀ رذّ از توابع ماسْبَذان فرود آمد و به هنگام شکار آسیب دید و درگذشت و به نقلی اشتباهاً یکی از کنیزانش او را مسموم کرد.
معنی کلمه مهدی عباسی در دانشنامه اسلامی
"ابوعبدالله محمد" مقلب به «مهدی» در سال ۱۲۶هـ. ق. در «حمیمه» متولد شد، ده ساله بود که پدرش "منصور" به خلافت رسید و از همان زمان او تحت تعلیم و تربیت مخصوص، زیر نظر استادانی چون "مفضل ضبنی" قرار گرفت.منصور از دوران نوجوانی او را برای پذیرش مسؤولیت های بزرگ آماده می کرد.
فرماندگی سپاه
مهدی در پانزده سالگی فرمانده سپاهی شد که مامور سرکوب شورش های خراسان بود، بعدها به مقام های اداری متعدد منسوب شد و در ۱۴۷هـ. ق. از جانب منصور به عنوان ولیعهد معرفی شد. وی با "ربطه" دختر "سفاح" ازدواج کرد، در سال ۱۵۳هـ. ق. به نیابت منصور به عنوان «امیرالحاج» رهسپار مکه شد و در ۱۵۸هـ. ق.
خلافت
پس از مرگ منصور در سن سی و سه سالگی با عنوان خلیفه با او بیعت شد. در تاریخ یعقویی آمده است که مهدی اموالی را که پدرش مصادره کرده بود به صاحبانش برگرداند و آنان را خشنود ساخت. وی از آزار و قتل فرزندان "ابوطالب" جلوگیری کرد و آنان را از زندان آزاد کرد و برای هر کدام هدایا و مقرری هایی تعیین کرد؛ البته وی سپس به روش پدارانش به جنایت و ظلم روی آورد.
ویژگی های دوران خلافت مهدی
...
[ویکی شیعه] مهدی عباسی (۱۲۶-۱۶۹ق) سومین خلیفه عباسی که در زمان امامت امام کاظم(ع) به خلافت رسید. او از سال ۱۵۸ق تا سال ۱۶۹ق خلافت را برعهده داشت. برخی با استناد به شواهد تاریخی معتقدند که مسئله مهدویت و اهداف موعودگرایانه پدرش منصور، در اتصاف او به لقب مهدی نقش داشته است. مهدی عباسی در ۱۵۹ق، امام کاظم(ع) را، به بغداد احضار و مدتی زندانی کرد.
مهدی عباسی در ابتدای امر خلافت، از قتل و آزار شیعیان جلوگیری می کرد. او شیعیان زندانی را آزاد نمود و برای آنها مقرری معین کرد. در زمان او شورش هایی صورت گرفت که توسط حکومت سرکوب شدند. وی چندین مرتبه به روم و هند لشکر کشید.
ابوعبدالله، محمد بن عبدالله بن محمد بن علی بن عبدالله بن عباس، ملقب به مهدی سومین خلیفه عباسی است. وی در سال ۱۲۶ق در حمیمه در نزدیکی مکه متولد شد. پدرش منصور دوانیقی توجه ویژه ای به تربیت او داشت و از نوجوانی منصب های مهمی به او واگذار می کرد.
معنی کلمه مهدی عباسی در ویکی واژه
او فرزند خلیفه منصورعباسی که در زمان او، ظاهرا مزاحمت خاصی برای شیعیان و امام دوران اتفاق نیافتاده است یا در خفا توافقی حاصل شدهبود. از نکات مهم این دوره زعامت شیعیان یعنی پیروان عربی و ایرانی اهلبیت موازی دستگاه خلافت است، که توسط امام موسی بود. نکته دوم نام مهدی است که در دورههای پیش دیده یا شنیده نشدهاست.
جملاتی از کاربرد کلمه مهدی عباسی
پدرش از بزرگان طبرستان بودهاست. عده ای حضور او را در طراحی شهر بغداد در عصر منصور و جانشینانش میدانند و برخی نیز نوشتهاند که وی از دوره مهدی عباسی به بغداد آمد و در علم نجوم و معماری به فعالیت پرداخت.
چون، مهدی عباسی پسران خود: هادی و هارون را به ترتیب ولیعهد کرد، بعد از وفات او ابتدا هادی به سریر خلافت متمکن شد در صدد خلع هارون، و بیعت کردن مردم با پسرش جعفر برآمد و هر چند هارون را به این امر تکلیف کرد، تن در نداد.
مهدی عباسی ابن جامع را از دربار تبعید کرد، اما ابن جامع بعداً مورد توجه هادی و هارون الرشید، خلفای چهارم و پنجم عباسی قرار گرفت و دوباره به دربار راه یافت. ابن جامع و ابراهیم موصلی در دربار با هم رقابت داشتند، چنانکه ابن جامع از این که موصلی آهنگهای او را فرا بگیرد جلوگیری میکرد. موصلی هم از یکی از شاگردانش به نام محمد زف بهره گرفت؛ زف که حافظهٔ موسیقایی خوبی داشت، آهنگهای ابن جامع را فرا به گوش میسپرد و بعداً به موصلی منتقل میکرد.
دربارهٔ زندگی استادسیس تا پیش از قیام، اطلاعات روشنی در دست نیست و گزارش منابع منحصر به سالهای پایانی عمر او است. از برخی روایات میتوان فهمید که وی در خراسان امارت داشته و از پذیرفتن ولیعهدی مهدی عباسی خودداری کردهاست.