معنی کلمه مهدم در لغت نامه دهخدا
مهدم. [ م َ دُ] ( اِ ) پرنده ای است صاحب مخلب و دم او ابلق می باشد و آن را پر تیر سازند. ( برهان قاطع ) ( انجمن آرا ) ( آنندراج ) ( از جهانگیری ) ( از ناظم الاطباء ) :
گه کنی تیر چرخ را مرغش
گه کنی زاغ شام را مهدم.امیرخسرو ( از جهانگیری ).|| کبوتری که تمام پر او سیاه و دم اوسفید باشد. ( از برهان ) ( از انجمن آرا ) ( از آنندراج )( از ناظم الاطباء ).