معنی کلمه مهامه در لغت نامه دهخدا
تا راه توان یافت به دریا ز ستاره
تا دور توان گشت به توشه ز مهامه.منوچهری.عادت روزگار... همین است که... یاران مشفق را در مهامه اشتیاق درد فراق چشاند. ( سندبادنامه ). اصحاب او بسیار در قید اسار افتادند و دیگران در مهامه و فیافی افتان و خیزان. ( جهانگشای جوینی ).